همراه زائران قم و جمکران

مشخصات کتاب

عنوان و نام پدیدآور : همراه زائران قم و جمکران/ابوالقاسم علیان نژادی دامغانی.

مشخصات نشر : قم: امام علی بن ابی طالب (ع)، ،1390.

مشخصات ظاهری : 157 ص: 14×10/5 س م.

شماره کتابشناسی ملی : 2838565

ص: 1

اشاره

ص: 2

ص: 3

ص: 4

فهرست مطالب

مقدّمه

13

فصل اوّل / 17

بخش اوّل: نگاهی به تاریخچه قم 19

نفوذ اسلام و تشیّع در قم 20

مهاجرت شیعیان کوفه به قم 21

قم در عصر خلفای عبّاسی 23

قم؛ آماده پذیرش از آل علی علیه السلام 24

ارتباط مردم قم با امامان معصوم علیهم السلام 26

ص: 5

قم و فراز و نشیب های تاریخی 27

قم در عصر پهلوی 30

قم پس از پیروزی انقلاب 32

بخش دوم: سیری در تاریخچه حوزه علمیّه قم 33

ورود اشعریون و تولّد حوزه علمیّه 34

ورود امام رضا علیه السلام به قم وگسترش حوزه قم در قرن سوم 37

تأثیر ورود حضرت معصومه علیها السلام به قم واستحکام حوزه 39

چهره های برجسته حوزه قم در قرون اوّل تا چهارم 40

رونق حوزه علمیّه قم در قرن پنجم و ششم 43

قرن هفتم 44

قرن هشتم و نهم 45

حوزه علمیّه قم در قرون دهم تا دوازدهم 46

حوزه علمیه قم در قرن سیزدهم وچهاردهم 48

نقش آیت الله حائری در احیای مجدّد حوزه علمیّه قم 50

ص: 6

تحوّل عظیم حوزه در عصر زعامت آیت الله بروجردی رحمة الله 51

ضایعه ارتحال آیت الله بروجردی 53

حوزه علمیّه قم پس از پیروزی انقلاب اسلامی 54

بخش سوم: چهل حدیث در مورد قم 57

1. حرم اهل البیت علیهم السلام 57

2. مدفن شفیعه شیعیان 58

3. زیارتی پر ارزش! 59

4. زیارت حضرت معصومه علیها السلام همسنگ زیارت امام رضا علیه السلام 59

5. مقام والای علمی حضرت معصومه علیها السلام 60

6. زیارتی معادل بهشت 61

7. ثواب زیارت حضرت معصومه علیها السلام 62

8. شهرهای نمونه 62

9. آشیانه آل محمّد علیهم السلام 63

ص: 7

10. حجّت خدا بر همه دنیا 64

11. معدن علم و دانش 66

12. کانون شیعیان 67

13. به قم پناه ببرید! 68

14. سلام و برکات خدا بر قم 68

15. سالم ترین شهرها 70

16. خاک قم مقدّس است 72

17. صورت قم 73

18. پناهگاه فاطمیّون 74

19. پناهگاه شیعیان 75

20. قم و بهشت 76

21. مأمن شیعیان 77

22. هجرت به قم 77

23. مرکز شیعیان و موالیان ائمّه اطهار علیهم السلام 78

ص: 8

24. چرا قم به این اسم نامیده شد؟ 79

25. فلسفه نامگذاری قم 81

26. وجه تسمیه قم 81

27. محلّ رحمت الهی 82

28. بهترین شیعیان 83

29. مشمولان غفران الهی 83

30. مرکز انقلاب 84

31. فضیلت دیگری برای اهل قم 85

32. حافظان دین 86

33. انصار امامان علیهم السلام 86

34. خوشا به حال قمی ها! 87

35. غفران الهی برای اهل قم 87

36. خاستگاه شیعیان حقیقی 87

37. مردم نجیب 88

ص: 9

38. عمران بن عبدالله قمی 89

39. مقام رفیع زکریا بن آدم رحمة الله 90

40. ثواب نماز در مسجد مقدّس جمکران 91

فصل دوم: چهل سؤال مورد ابتلای مسافران / 93

الف) نماز مسافر 95

ب) نماز جماعت 100

ج) امام زمان(عج) 102

د) جمکران 103

ه ) مسائل دیگر 111

فصل سوم: زیارات و ادعیّه /

117

1. زیارت حضرت معصومه علیها السلام 119

2. زیارت آل یاسین 124

ص: 10

3. زیارت عاشورا 133

متن زیارت عاشورا 134

4. دعای توسّل 144

5. زیارت امین الله 153

ص: 11

ص: 12

مقدّمه

بسیاری از شما خوانندگان محترم، مخصوصاً ساحل نشینان از نزدیک، ودیگران ازطریق فیلم ها ونشریات و کتاب ها، کشتی های بادبانی را دیده اید. ناخدای چنین کشتی هایی هر زمان که اراده کند نمی تواند سفر را آغاز نماید، واگر شروع کرده آن را ادامه دهد، بلکه باید درانتظار وزش بادهای مناسبی در جهت موافق مسیر کشتی باشد. سفربا این نوع کشتی ها برای کسانی توأم با موفقیّت وپیروزی است که :

اوّلاً: بتوانند لحظات حسّاس را خوب تشخیص دهند.

وثانیاً: بهترین استفاده را از آن لحظات ارزشمند ببرند.

ص: 13

دربرخی از روایات، فرصت های طلایی که در طول عمر نصیب انسان می شود، به بادهای موافق برای کشتی های بادبانی تشبیه شده، که باید در کمین آن بود، واز آن استفاده کرد. ازجمله در حدیث زیبایی از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می خوانیم :

«اِنَّ لِرَبِّکُمْ فی اَیّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحاتٌ اَلا فَتَعَرَّضُوا لَها؛ در دوران زندگی شما نسیم های موافقی می وزد، خود را درمعرض آن قرار دهید».(1)

و در حدیث مشابهی به جای «فَتَعَرَّضُوا لَها»، «فَتَرَصَّدُوا لَها»(2) آمده است، یعنی در کمین آن لحظات

باشید، و آن را از دست ندهید، و به بهترین صورت از آن استفاده کنید.

ص: 14


1- بحارالانوار، ج 71، ص 221 .
2- بحارالانوار، ج 77، ص 166. ضمنآ روایت دوم، حدیث قدسی است.

زائران گرامی شهر مقدّس قم، و حرم حضرت معصومه علیها السلام و مسجد مقدّس جمکران! شما عزیزان مشمول روایت فوق، و در مسیر وزش نسیم رحمت الهی قرار گرفته اید، از این فرصت مناسب به بهترین وجه استفاده کنید، تا بعداً افسوس نخورید.

مجموعه پیش روی، برای استفاده هرچه بهتر و بیشتر شما عزیزان از این فرصت استثنایی تهیّه شده، ودر سه فصل خدمت شما تقدیم می گردد :

فصل اوّل: تاریخچه قم و حوزه علمیّه و چهل حدیث(1)

ص: 15


1- امید است مشمول روایات اربعین، که یک نمونه آن ذکر می شود،گردیم: پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند: «من حفظ من أمتی أربعینحدیثآ، یطلب بذلک وجه الله عزوجل والدار الآخرة، حشره الله یومالقیامة مع النبیین والصدیقین والشهداء والصالحین وحسن اولئکرفیقآ؛ هر کس چهل حدیث حفظ کند (و به دیگران انتقال دهد) و هدفاو جلب رضای خدا، و ذخیره ای برای آخرت باشد، خداوند در روزقیامت او را با پیامبران، صدیقین، شهدا و صالحین محشور می کند وآنان همنشینان خوبی هستند». (بحارالانوار، ج 3، ص 154، ح 7).

پیرامون فضیلت و جایگاه شهر مقدّس قم وبرخی از اماکن زیارتی آن.

فصل دوم: چهل مسأله از مسائل مورد ابتلای مسافران، مطابق فتاوای مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدّظلّه).

فصل سوم: 15 زیارت نامه و دعای مناسب چنین سفرهای زیارتی.

امید است خداوند بزرگ این گام کوچک را به لطف وکرمش قبول فرماید، و زوّار محترم، نویسنده و تمام عزیزانی که در تهیّه این اثر سهیم بوده اند را از دعای خیر فراموش نفرمایند.

حوزه علمیّه قم - ابوالقاسم علیان نژادی

22/12/ 1386

ص: 16

فصل اوّل: تاریخچه قم و حوزه علمیّه و چهل حدیث

اشاره

1. نگاهی به تاریخچه قم

2. سیری در تاریخچه حوزه علمیه قم

3. چهل حدیث در مورد قم

ص: 17

ص: 18

بخش اول: نگاهی به تاریخچه قم

اشاره

تاریخ، سیمای قم را قبل از ظهور اسلام به درستی نشان نمی دهد، ولی آنچه مسلّم است این که قم قبل از اسلام وجود داشته(1) ، و در تاریخ قبل از اسلام و اشعار شعرای آن

زمان نام قم به چشم می خورد. از جمله در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی چند بار نام قم ذکر شده است.(2)

ص: 19


1- شرح این مطلب را در کتاب «کوثر کویر» مطالعه فرمایید.
2- در مقدمه چاپ چهارم کتاب «تاریخ قم» نوشته محمدحسین ناصرالشریعة سه بیت شعر زیر از فردوسی در مورد قم نقل شده است :دگر بهره از قم بدو اصفهاننهاد بزرگان و جای مهاندر جای دیگر می گوید :بفرمود عهد قم و اصفهاننهاد بزرگان و جای مهاندر جای دیگر چنین گفته است :نبشتند منشور بر پرنیانخراسان و ری هم قم و اصفهان

نفوذ اسلام و تشیّع در قم

در سال 23 هجری قمری، هنگامی که مسلمانان به قصد نجات مردم ایران از ظلم و ستم ساسانیان و هدایت آنها به دین مقدّس اسلام، به ایران لشکرکشی کردند، شهر قم توسّط اشعری ها که اصالتآ از نژاد عرب یمنی و شیعه بودند فتح شد، ولذا آنها نزد اهل تاریخ، از مفاخر قم به شمار آمده، و مردم قم ملازم با تشیّع و ولایت خاندان پیامبر علیهم السلام بوده اند. رفت وآمد ونفوذ اعراب، مخصوصآ اشعری ها، به قم راه را برای آنها باز کرد تا سرانجام در

ص: 20

زمان خلافت عبدالملک مروان، گروهی از عرب های منسوب به «بنی الاشعر» به قم پناهنده شده ورفته رفته قم را تحت نفوذ خود قرار دادند.

هنگامی که آل اشعر در اواخر قرن اوّل وارد قم شدند، آتشکده قم تخریب شد و به جای آن مسجدی ساختند، واین نخستین مسجدی بود که در قم ساخته شد.(1)

مهاجرت شیعیان کوفه به قم

علیرغم فشارها و سختگیری های حکّام و زمامداران جور نسبت به شیعیان، مردم روشن بین حقیقت را درک کرده و به دنبال آن رفته، و در زمان های مناسب از امامان معصوم علیهم السلام استفاده می کردند. در عصر امامت امام پنجم شیعیان، امام محمّدباقر علیه السلام، یعنی اواخر قرن اوّل

ص: 21


1- شرح این مطلب را در کتاب «کوثر کویر»، ص 90 مطالعه فرمایید.

وسال های آغازین قرن دوم، مردم از اختلال و ضعفی که دامنگیر حکومت امویان شد استفاده کرده، و شیعیان از اقصی نقاط کشورهای اسلامی پروانه وار بر گرد وجود پیشوای پنجم اجتماع کرده وبه کسب معارف دینی پرداختند.(1)

هنوز قرن اوّل هجری قمری به پایان نرسیده بود که در پی هجرت چند نفر از شیعیان کوفه به قم، مردم قم به مذهب اهل بیت گرویدند، و این مذهب در سایر شهرهای ایران نیز گسترش یافت، و ایران به عنوان کشور شیعه معروف شد. در ضمن این مطلب پرده از حقیقت مهمّی بر می دارد و آن این که: علیرغم اینکه ایران توسّط طرفداران خلیفه دوم فتح شد، امّا دیری نپایید که بر اثر آزادی و هوشیاری ایرانی ها، مردم با مذهب جعفری آشنا شدند و آمدن چند

ص: 22


1- شیعه در اسلام، ص 25 .

نفر از کوفه کافی بود که مردم قم را به مذهب اصیل تشیّع رهنمون سازد.

قم در عصر خلفای عبّاسی

در عصر خلافت خلفای عبّاسی، که از سال 132 ه .ق تا سال 640 طول کشید، بیشتر اوقات آل علی را به تصوّر این که ممکن است مدّعی خلافت شوند، تعقیب و شکنجه می کردند، بسیاری از فرزندان آل علی علیه السلام به ایران وسپس قم پناه آوردند، و از این زمان عقاید شیعه در اذهان ساکنان قم تقویت و به تدریج قم به عنوان یک شهر شیعه نشین شناخته شد، و لذا خلفا نسبت به این شهر نه توجّهی داشتند، و نه کمک و مساعدتی می کردند. ازاین رو قم تا اواخر قرن دوم تابع اصفهان بود و حاکم وفرمانروای مستقلّی نداشت، تا اینکه در عصر هارون الرّشید، یکی از

ص: 23

مشاهیر قم به نام «حمزة بن یسع» به حضور خلیفه رسید، و از وی درخواست کرد که قم از اصفهان مستقل شود، واجازه داده شود نماز جمعه و نماز عید فطر و قربان در آن اقامه گردد و خلیفه تقاضای او را پذیرفت.(1)

حمزة بن یسع پس از استقلال قم، مأمور وصول خراج کشاورزی و تجاری قم شد. او در این باره کوشش فراوانی نمود تا آنجا که حتّی مساحت سرزمین قم را تعیین کرد وخراج ها را جمع نمود، و آنها را به ناچار به خلیفه می رساند.(2)

قم؛ آماده پذیرش از آل علی علیه السلام

همان گونه که گذشت بذر مذهب شیعه در اوایل قرن

ص: 24


1- قم را بشناسید، ص 38 .
2- تاریخ قدیم قم، ص 28 .

اوّل هجری در این سرزمین پاشیده شد و دیری نپایید که به صورت یک شهر به تمام معنا شیعه درآمد، و پناهگاه ومأمنی برای پیروان مکتب اهل بیت قرار گرفت.

قم در این مدّت آماده استقبال و پذیرایی از فرزندان جسمانی و روحانی آل علی بود، کافی بود هر یک از دودمان پیامبر صلی الله علیه و آله و پیروان راستین آن حضرتش به این سرزمین آید تا مردم قم با آغوش باز از او استقبال کنند و با کمال عزّت و احترام و خیالی آسوده از دشمنان زندگی کند. بر همین اساس، بسیاری از مردان نامی و سادات جلیل القدر و نواده های پیشوایان مذهب شیعه به این سرزمین آمدند، که در رأس آنها می توان به دختر بزرگ و با عظمت امام موسی بن جعفر علیهما السلام، حضرت فاطمه معصومه علیها السلام اشاره کرد، که با تشریف فرمایی آن بانوی کم نظیر، فصل نوینی در تاریخ قم آغاز شد، و جاذبه قوی

ص: 25

آن حضرت، علما و دانشمندان فراوانی را به سوی این شهر جذب و برکات فراوانی را نصیب قم کرد، که مهم ترین آنها گسترش مراکز علمی بود، که در فصل بعد به آن خواهیم پرداخت.

ارتباط مردم قم با امامان معصوم علیهم السلام

مردم قم از همان آغاز ورود اسلام به این شهر، از علاقه مندان ثابت قدم خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله بوده، و در همان عصر به عنوان شیعیان خالص و استوار شهرت داشتند. آنها در زمان امامان علیهم السلام برخی از باغ ها و املاک و حتّی خانه های خود را وقف امامان علیهم السلام کردند و هر سال خمس اموال خود را برای حضرات معصومین علیهم السلام می فرستادند وبه آل علی بسیار احترام می کردند به طوری که قم پناهگاه آل علی بود، و تعداد زیاد امامزادگان موجود در قم شاهد این

ص: 26

مدّعاست. ارتباط اهل قم با امام صادق، امام کاظم، امام رضا، امام جواد، امام هادی و امام حسن عسکری علیهم السلام ودر عصر غیبت با نایبان خاص و عام امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در پیشانی تاریخ تشیّع می درخشد، که در اینجا مجال شرح و تفسیر این مطلب و بیان نمونه های تاریخی آن، والطافی که حضرات معصومین علیهم السلام به قمی ها داشته اند نیست.(1)

قم و فراز و نشیب های تاریخی

از لابه لای تاریخ استفاده می شود که قم در حدود دو قرن، از نیمه قرن دوم تا نیمه قرن چهارم بسیار آباد ووسیع وپرجمعیّت بود، ولی پس از آن، حوادث مختلف،

ص: 27


1- شرح این مطلب را در کتاب حضرت معصومه فاطمه دوم نوشتهمرحوم آقای محمدی اشتهاردی که بسیاری از مطالب این بخش، از آنکتاب نقل شده، مطالعه فرمایید.

دگرگونی هایی در این سرزمین ایجاد کرد و این آبادی ها را به ویرانه هایی تبدیل نمود، تا آنجا که قم بارها آباد و ویران شده است.

از جمله این حوادث تلخ می توان به دستبرد سپاهیان غارتگر مغول در قرن هفتم هجری قمری اشاره کرد که ویرانی های بسیاری به بار آورد.

در حدود کمتر از نیم قرن پس از آن، تیمورلنگ به قم حمله کرد، و پس از تلاش بسیار و مقاومت شدید وطولانی مردم، شهر را در تحت سلطه خود درآورد وبسیاری از مردم این شهر را به خاطر مقاومت شجاعانه ای که ابراز داشته بودند از دم تیغ گذراند و قسمت اعظم شهر را ویران نمود. به گونه ای که جان کارترایت، جهانگرد انگلیسی که در سال 1600 میلادی مطابق 967 ه .ق از قم دیدن کرده بود در سفرنامه اش نوشت: «در اثر

ص: 28

ویرانی هایی که تیمورلنگ به جای گذاشته این شهر زیبا تا نصف مساحت واقعی خود تقلیل یافت!».(1)

امّا این کشت و کشتار به همین مقدار پایان نگرفت ودو قتل عام و کشتار دیگر نیز اتّفاق افتاد: یکی قتل عام ابراهیم خان برادر نادرشاه و دیگری قتل عام الله یار خان ازبک در حکومت نادرشاه افشار، که به علّت داشتن اعتقادات شیعی، مردم قم را به خاک و خون کشیدند.

به هر حال قم به دلیل کشت و کشتارها و قتل وغارت ها از قرن هفتم تا قرن نهم که دوران حکومت صفویان بود نتوانست روند رو به رشد و رونق و آبادی خود را حفظ کند؛ ولی از زمان سلطه صفویان در سال 907 که تا سال های 1148 ه .ق ادامه یافت، رشد و رونق قابل ملاحظه ای یافت و در زمان سلطه قاجار که از سال 1200

ص: 29


1- کوثر کویر، ص 65، به نقل از تاریخ مذهبی قم، ص 283 .

تا سال 1329 ه .ق به مدت 139 سال ادامه داشت نیز روند رو به رشد این شهر مخصوصآ در قسمت مبانی علمی و دینی ادامه یافت.(1)

از جمله اموری که نشان می دهد قم در زمره شهرهای مورد توجّه حکومت ها بوده این است که در آن ضرابخانه ای برای ضرب سکّه در حکومت های مختلف وجود داشته و هم اکنون در موزه ها، نمونه هایی از آن سکّه ها وجود دارد.(2)

قم در عصر پهلوی

رضاشاه در سال 1299 ه .ش (1339 ه .ق) سردار سپه شد وپنج سال بعد، در سال 1304 ه .ش، احمدشاه

ص: 30


1- کوثر کویر، ص 65-67 .
2- کوثر کویر، ص 90-92 .

قاجار را خلع کرد و خود بر تخت قدرت تکیه زد و بدینسان حکومت قاجار به تاریخ پیوست(1) و حکومت خاندان پهلوی

آغاز شد و پنجاه وسه سال ادامه داشت و با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران در سال 1357 ه .ش آن هم به تاریخ پیوست.

در سال 1316 ه .ش با تصویب تقسیمات جدید کشوری فرمانداری قم تأسیس شد و از آن پس، دیگر نام ونشانی از والی و حاکم و عامل نمی بینیم.(2) قم

همواره در زمان خاندان پهلوی عمدآ مورد بی توجّهی قرار گرفت؛ زیرا خاندان پهلوی علاوه بر اینکه علاقه ای به اسلام نداشتند، از پیشرفت و نفوذ روحانیّت می ترسیدند.

ص: 31


1- حاکمان قم، ص 158 .
2- حاکمان قم، ص 159 .

قم پس از پیروزی انقلاب

شهر مقدّس قم پس از پیروزی انقلاب مرکز توجّه مردم ایران، بلکه کل جهان قرار گرفت و به همین علّت رشد مناسب وخوبی از جهات مختلف داشت مخصوصآ حوزه علمیه قم حرکتی را که از زمان مرحوم آیت الله حائری (در عصر رضاخان) شروع شده بود و بعد به آیت الله بروجردی منتهی شد آهنگ پرشتاب تری یافت و در دوران حکومت اسلامی به اوج خود رسید که شرح آن بطور جداگانه خواهد آمد، ولی علیرغم توسعه در ابعاد مختلف، هنوز هم شهر کریمه اهل بیت نیازمند توجّه خاص است و از محرومیّت های مختلف رنج می برد. امید است مسئولین کشوری و محلّی نگاه ویژه ای به قم به عنوان مرکز شیعیان جهان و وطن اصلی انقلاب اسلامی داشته باشند و به این شهر، آن گونه که شایسته آن است رسیدگی و توجّه نمایند.

ص: 32

بخش دوم: سیری در تاریخچه حوزه علمیه قم

اشاره

سیری در تاریخچه حوزه علمیّه قم(1)

بدون تردید در جهان اسلام، به خصوص در تاریخ تشیّع، یکی از پدیده های مهم و بزرگی که نمی توان برای آن نظیری یافت، پدیده «حوزه علمیّه قم» است که تاکنون منشأ آثار وبرکات عظیم و بیشماری گشته، و موجب تحوّلات علمی، فرهنگی وسیاسی ریشه دار و فراگیری در سطح کشور و منطقه، بلکه تمام جهان شده است. لذا

ص: 33


1- عمده مطالب این بخش، از کتاب حضرت معصومه فاطمه دومنوشته مرحوم آقای محمّدی اشتهاردی گرفته شده است.

آشنایی با حوزه علمیّه قم امری لازم وضروری است وثمرات و برکات بسیاری خواهد داشت.

ورود اشعریون و تولّد حوزه علمیّه

اشعری ها اصالتآ اهل یمن بودند، نخستین کسی از آنها که به مدینه آمد و مسلمان شد «مالک بن عامر اشعری» بود، که در اسلام دارای مقام ارجمندی گردید. یکی از فرزندان او به نام «سائب» از یاران خاص مختار بود و با او کشته شد.(1)

یکی دیگر از فرزندان او «عبدالله» نام داشت. عبدالله پسری به نام «سعد» داشت، و سعد دارای دوازده (یا پانزده) پسر بود، وآنها از شاگردان امام صادق علیه السلام در کوفه بودند، بیش از صد نفر از فرزندان و نوه های آنها جزء

ص: 34


1- اخبار الطوال دینوری، ص 307 .

راویان حدیث از امامان بودند، وهمه آنها از رجال شیعه محسوب شده و به امامت ائمه اهل البیت علیهم السلام اعتقاد داشتند.(1)

یاقوت حموی در کتاب معجم البلدان، واژه قم، پنج نفر از پسران سعد بن مالک بن عامر اشعری را نام می برد که در اواخر قرن اوّل جزء هفده تن از علما و راویان حدیث بودند که در ماجرای شکست سپاه عبدالرحمن بن محمد بن اشعث در برابر سپاه حجاج وارد قم شدند. پس از ورود آنها به قم، رفته رفته برادران و پسرعموها و سایر بستگانشان به آنها پیوستند.

نویسنده کتاب «گنجینه دانشمندان» می گوید: اغلب تاریخ نویسان قم نوشته اند که قم با ورود «اشعری ها» دگرگون شد و مرکز علما و محدّثان و راویان و فقها گردید.

ص: 35


1- تاریخ قدیم قم، ص 378 .

گروهی از اشعری ها که به قم آمدند از علمای تابعین بودند که در سپاه عبدالرحمان بن محمد بن اشعث با حجّاج می جنگیدند.(1)

از مطالب فوق نتیجه می گیریم که در اواخر قرن اوّل واوایل قرن دوم زمینه مساعد و خوبی برای پی ریزی مرکزی علمی البتّه به صورت ابتدایی در قم بوجود آمد. زمینه ای که در آینده نه چندان دور حوزه علمیه فراگیر وپرتلاشی را نوید می داد.

نویسنده کتاب گنجینه آثار قم معتقد است که «احوص بن سعد بن مالک اشعری» در اوایل قرن دوم در سرزمین قم بر ضد خلفای اموی شورید و آنجا را پایگاه شیعه امامیّه کرد و برای نخستین بار مکتب امامیّه توسّط عرب اشعری در قم افتتاح شد به طوری که فقه شیعه به طور رسمی در

ص: 36


1- گنجینه دانشمندان، ج 1، ص 36 .

آن تدریس می شد وحتّی تربیت یافتگان این حوزه به سایر بلاد اسلامی نورافشانی می کردند، که از جمله می توان به «ابوعصیده احمد بن عبید بن ناصح بن بلنجر دیلمی» اشاره کرد که از قم به بغداد رفت و معلّم فرزندان متوکّل (دهمین خلیفه عبّاسی) شد و به فتوای او متوکّل، که به ساحت مقدس حضرت علی علیه السلام و زهرا علیها السلام اسائه ادب کرده بود، کشته شد.(1)

ورود امام رضا علیه السلام به قم وگسترش حوزه قم در قرن سوم

مأمون (هفتمین خلیفه عبّاسی) در خراسان می زیست. حضرت رضا علیه السلام را که در مدینه بود به خراسان طلبید و به حضرت نوشت که از راه کوفه و قم نیاید، بلکه از طریق

ص: 37


1- گنجینه آثار قم، ص 89-91 .

بصره واهواز و فارس به سمت خراسان حرکت کند.(1)

ظاهرآ هدف مأمون این بود که حضرت از کوفه و قم که مرکز عمده شیعیان آن روز بود عبور نکند تا مشکلی برای حکومت وقت حاصل نشود، ولی برخی شواهد تاریخی نشان می دهد که حضرت از مسیر قم به خراسان رفت ومدّت کوتاهی در قم اقامت داشت.

ورود حضرت رضا علیه السلام در سال 200 هجری به قم واستقبال گرم مردم از آن حضرت، بیانگر آن است که در اواخر قرن دوم وآغازقرن سوم هجری در قم زمینه های عمیق و وسیعی برای بروز فرهنگ تشیّع و فقه آل محمّد صلی الله علیه و آله وجود داشته، و چهره های برجسته ای را تربیت کرده که به آنها اشاره خواهد شد.

ص: 38


1- عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 149 .

تأثیر ورود حضرت معصومه علیها السلام به قم واستحکام حوزه علمیّه

چنانکه قبلا اشاره شد در سال 201 هجری قمری حضرت معصومه علیها السلام به قصد دیدار برادر از مدینه به سوی خراسان حرکت کرد. هنگامی که به ساوه رسید بیمار وبستری شد. آن حضرت که از وجود قم و سکونت شیعیان در آن اطلاع داشت به خادم مخصوصش فرمود: «مرا به قم ببرید» از سوی دیگر وقتی مردم قم خبر ورود آن حضرت به ساوه را شنیدند تصمیم گرفتند آن حضرت را به شهر خود دعوت کنند بدین جهت پسران ونوادگان سعد اشعری به محضر آن حضرت رسیده و ایشان را به قم آورده و در کمال احترام از وی پذیرایی نمودند. هر چند آن حضرت متأسّفانه پس از مدّت کوتاهی بدرود حیات گفتند، ولی ورود ایشان به قم، و مرقد مطهر او، و سپس ورود

ص: 39

امامزادگان وراویان احادیث و دانشمندان کوفه و دیگر شهرها به قم، موجب تحوّلات تازه و مؤثّری در استحکام و گسترش تشیّع گردید.

علاوه بر این، نقش بسزایی در تحکیم و گسترش حوزه علمیّه و رفت وآمد و ارتباط علما و راویان و شاگردان برجسته امامان علیهم السلام داشت.

چهره های برجسته حوزه علمیّه قم در قرون اوّل تا چهارم هجری قمری

از متون تاریخی می توان استفاده کرد که بیش از صد نفر از علما و شاگردان امامان علیهم السلام که غالبآ از آل اشعر بودند، حوزه علمیه قم را در قرن های اوّل و دوم و سوم وچهارم تشکیل می دادند، که به نام تعدادی از آنها اشاره می کنیم.

ص: 40

از علما و راویان حدیث قرن اوّل که در قم می زیستند می توان به «عبدالله بن سعد اشعری»، «احوص بن سعد اشعری»، «عبدالرحمن بن سعد اشعری»، «اسحاق بن سعد اشعری» و «نعیم بن سعد اشعری» اشاره کرد.(1)

«عمران بن عبدالله بن سعد اشعری» و برادرش «عیسی» که از شاگردان برازنده امام صادق علیه السلام بودند و در تعلیم و تعلّم فرهنگ و فقه شیعی در قم تلاش مستمر ووسیعی داشتند و در بازسازی حوزه علمی قم نقش بسزایی ایفا کردند را می توان از علمای قرن دوم هجری به شمار آورد.

در مورد علمای قرن سوم هجری می توان به «زکریّا بن آدم بن عبدالله اشعری» که مرقد شریفش در قبرستان شیخان قم است و «احمد بن اسحاق بن عبدالله اشعری»

ص: 41


1- معجم البلدان، واژه قم.

که وکیل امام حسن عسکری علیه السلام در قم بود و «ابراهیم بن هاشم» که از اصحاب نزدیک امام جواد علیه السلام محسوب می شد و بیش از شش هزار روایت از امامان معصوم علیهم السلام نقل کرده، و «سعد بن عبدالله اشعری قمی» اشاره داشت.

علما و دانشمندان قمی در قرن چهارم فراوانند تا آنجا که نویسنده تاریخ قدیم قم که کتابش را در سال 378 ه .ق نوشته می نویسد: «تعداد علمای شیعه در عصر ما به 266 نفر رسیده، در حالی که عدد علمای اهل سنّت از 14 نفر تجاوز نمی کند».(1)

شخصیّت های علمی بزرگی همچون «علی بن بابویه» پدر ارجمند شیخ صدوق که در رشته های مختلف مخصوصآ فقه صاحب تألیفاتی است و «علی بن ابراهیم» صاحب تفسیر مشهور ودیگر کتب ارزشمند و«ابن قولویه

ص: 42


1- تاریخ قم، فهرست، باب 16.

قمی» نویسنده کتاب کامل الزیارات و «شیخ صدوق» که قریب به سیصد کتاب نوشته و غالب احادیثی که به ما رسیده از برکت قلم اوست، از جمله علما و فقها و راویان حدیث حوزه قم در قرن چهارم بوده اند.

نتیجه اینکه، قم در قرون اوّل تا چهارم دارای حوزه علمیّه بوده، و این مرکز علمی در پرتو وجود علمای بزرگ و فقهای عالی مقام، جایگاه رفیعی داشته است.

رونق حوزه علمیّه قم در قرن پنجم و ششم

در قرن پنجم و ششم، که مقارن دوره سلجوقیان بود، نیز قم مرکزی بزرگ برای فقها و علمای شیعه بود وعدّه ای برای تحصیل به این شهر می آمدند. در کتاب جوابیّه به نام «نقض الفضائح» وضع علمی قم در قرن ششم چنین تشریح شده است :

ص: 43

«مدارس دینی قم دارای وسایل کافی و علما ومدرسان ومفسّران بزرگ می باشد و کتابخانه هایی مشحون (مملوّ) از کتب فرقه های مختلف در آن وجود دارد. سپس به نام ده مدرسه علمیّه که در آن زمان دایر بوده اشاره می کند».(1)

قرن هفتم

سید بن طاووس که از علمای قرن هفتم بوده، در مورد محلّی که حضرت رضا علیه السلام در سفر به قم در آن توقّف کرده، می نویسد:«وَهُوَالْیَوْمُ مَدْرَسَةٌمَطْروقَةٌ؛خانه مذکوردرزمان حاضر مدرسه ای است که محلّ رفت وآمد طلّاب است».(2)

از این عبارت استفاده می شود که مدرسه فوق در قرن

ص: 44


1- کتاب النقض، ص 164 .
2- فرحة الغری، ص 105 .

هفتم یکی از مدارس حوزه علمیّه قم بوده است، بنابراین حوزه علمیّه قم در قرن هفتم رونقی داشته است. ضمنآ این مدرسه هم اکنون به نام مدرسه رضویّه در خیابان آذر قم دایر است.

قرن هشتم و نهم

نویسنده تاریخ مذهبی قم می گوید: در فاصله میان سلجوقیان تا آغاز حکومت صفویان (907 قمری) وضع قم از لحاظ روحانیّت برای نویسنده روشن نیست. در این فاصله در قم حوادث گوناگونی رخ داده و چند بار مردم آن قتل عام شدند وشهر ویران گردید.(1)

ولی بسیار بعید به نظر می رسد که حوزه های علمیّه در چنین شهری متروک شده باشد.

ص: 45


1- تاریخ مذهبی قم، ص 167 .

حوزه علمیّه قم در قرون دهم تا دوازدهم

سلسله صفویّه از سال 907 تا سال 1148 ه .ق زمام حکومت ایران را به دست گرفت. و از آنجا که مروّج مذهب تشیّع بوده و امکانات فراوانی در اختیار علمای شیعه گذاشته بود، طبعآ حوزه های علمیّه در همه جا مخصوصآ تبریز، شیراز، اصفهان وقم رونق فراوان یافت و شهر قم رسمآ مورد توجّه دولت وملّت ایران قرار گرفت و بار دیگر مدارس ویران شده آباد گردید و حتّی مدارسی از نو ساخته شد. از این رو علمای برجسته شیعه در این عصر در حوزه علمیه قم به درس وبحث اشتغال داشتند که به عنوان نمونه می توان به حکیم «ملّاصدرای شیرازی» نویسنده کتاب اسفار و دامادهایش «ملّامحسن فیض» فقیه وفیلسوف نامی آن عصر و «ملّا عبدالرزاق فیّاض لاهیجی» اشاره کرد، بلکه بعضی معتقدند دو عالم بزرگ

ص: 46

دوره صفویّه یعنی «شیخ بهایی» و«میرفندرسکی» نیز مدّتی در حوزه علمیّه قم بوده و در مدرسه فیضیّه حجره داشتند.(1)

حضور این علمای برجسته در قم در عصر صفویّه بیانگر آن است که قم در آن دوران، دارای حوزه علمیّه ای فعّال، ومدارس وطلّاب بسیار بوده است.

مدرسه فیضیّه که از قدیمی ترین مدارس علمی قم است در عصر صفویّه تجدید بنا شد و علّت نامگذاری آن به فیضیّه را، سکونت ملّامحسن فیض (متوفی 1091 ه .ق) یا حکیم عبدالرزاق فیّاض لاهیجی در این مدرسه دانسته اند.

«مدرسه مؤمنیّه» در خیابان چهارمردان، و مدرسه «جهانگیرخان» در خیابان آذر مقابل مسجد جامع،

ص: 47


1- تاریخ مذهبی قم، ص 131 .

ومدرسه «خان» روبه روی حرم حضرت معصومه علیها السلام در عصر صفویّه ساخته شد.

این آثار نشان می دهد حوزه علمیّه قم در قرون دهم ویازدهم و دوازدهم در عصر صفویّه از رونق خاصی برخوردار بوده است.

حوزه علمیه قم در قرن سیزدهم وچهاردهم

شاهان قاجار از سال 1200 تا سال 1339 ه .ق در ایران حکومت کردند. در این عصر نیز علمای بزرگی در حوزه علمیّه قم به تحصیل و تدریس اشتغال داشتند. از جمله، می توان به مجتهد عالیمقام حضرت آیت الله «میرزای قمی» نویسنده کتاب قوانین و جامع الشتات اشاره کرد، که در سال 1231 ه .ق در قم رحلت کرد و در قبرستان شیخان قم دفن شد.

ص: 48

با سکونت این مرجع بزرگ تقلید در قم در عصر فتحعلی شاه قاجار، حوزه علمیّه قم شهرت و اهمیّت بیشتری پیدا کرد. یکی دیگر از علمای این عصر مرحوم آیت الله «میرزا محمّد فیض» است که در سال 1370 (در قرن چهاردهم) در سن 77 سالگی رحلت کرد و در صحن عتیق جلوی ایوان طلای بارگاه ملکوتی حضرت معصومه علیها السلام دفن شد.

احداث و بازسازی مدارس متعدّد علمیّه در عصر قاجار، از جمله بازسازی و توسعه مدرسه فیضیّه در سال 1213 وبنای اصلی مدرسه دارالشفاء به دستور فتحعلی شاه وساخت مدرسه حاجی ملاصادق در گذر قاضی قم توسّط میرزا آقاخان از رجال دولتی ناصرالدین شاه و مانند آن، نشان می دهد که حوزه علمیّه در این عصر وارد مرحله تازه ای شد و رونق و گسترش بیشتری یافت.

ص: 49

نقش آیت الله حائری در احیای مجدّد حوزه علمیّه قم

حوزه علمیّه قم در طول تاریخ دارای نوسانات مختلف بود وپس از رحلت میرزای قمی رحمة الله در سال 1231 ه .ق سالها در فترت و رکود به سر می برد و نیاز به عالمی وارسته و مجتهدی مدیر و مدبّر داشت تا آن را احیا کند، که مرحوم آیت الله فیض رحمة الله این کار را به دست توانای آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حایری دید و لذا به وی نامه نوشت و از او دعوت کرد که از اراک به قم هجرت کند که بر اثر اصرار ایشان وپی گیری دیگران، آیت الله حایری در سال 1340 ه .ق به قم آمد. با ورود این بزرگمرد علم وعمل حوزه علمیّه قم آن چنان متشکّل ومنظّم و باشکوه شد که او را مؤسّس حوزه علمیّه قم خواندند، البتّه تعبیر صحیح آن است که وی را مجدّد این حوزه بنامیم، زیرا

ص: 50

حوزه علمیّه قم همانگونه که گذشت از عصر امام صادق علیه السلام و توسّط بعضی از شاگردان آن حضرت پی ریزی شد.

آیت الله حائری برای طلّاب علوم دینی امتحان وشهریه قرار داد، و با تدابیر و مدیریت ایشان مدارس قم مملوّ از طلّاب وروحانیون شد و تحولّی عظیم در حوزه علمیه به وجود آمد. آن مرحوم شاگردان بسیاری تربیت کرد که از جمله می توان به حضرات آیات عظام امام خمینی، گلپایگانی و اراکی رحمة الله اشاره کرد که هر یک از مراجع بزرگ تقلید زمان خود بودند.

تحوّل عظیم حوزه در عصر زعامت آیت الله بروجردی رحمة الله

آیت الله حایری در سال 1355 ه .ق دارفانی را وداع

ص: 51

گفت ودر مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه علیها السلام دفن شد. پس از ارتحال وی، سه تن از شاگردانش که از علما ومراجع بزرگ عصر خود بودند یعنی آیات عظام حجّت، صدر و خوانساری سرپرستی حوزه را بر عهده گرفتند و تا حدود سال 1364 به تدریج بر عظمت حوزه از نظر کمیّت و کیفیّت افزوده شد ومدرسه حجّتیه در این عصر ساخته شد. تا اینکه در سال 1364 ه .ق از آیت الله بروجردی که از اکابر مراجع آن زمان بود و در بروجرد سکونت داشت برای هجرت به قم دعوت شد، ومعظم له به قم آمد. در طول شانزده سال زعامت آیت الله بروجردی بر حوزه علمیه قم، مدارس، کتابخانه ها، مجالس درس، نشریات ومجلّات عربی وفارسی وعلوم مختلف اسلامی در سطح عمیق و گسترده ای فعّال شد وتعداد طلّاب ساکن در قم از هزار یا دو هزار نفر به شش هزار نفر رسید وحوزه علمیّه به

ص: 52

صورت یک کانون عظیم علمی وفرهنگی ویک دانشگاه با عظمت فقهی شیعه در آمد.(1)

ضایعه ارتحال آیت الله بروجردی

حوزه علمیّه قم در سیزدهم شوّال 1380 ه .ق با ضایعه اسفناک ارتحال آیت الله بروجردی رحمة الله روبه رو شد.

پس از فقدان آن مرجع بزرگ، مراجع عظیم الشأن وقت، همانند امام خمینی رحمة الله و آیت الله گلپایگانی رحمة الله وآیت الله نجفی مرعشی رحمة اللهو...زمام حوزه رابرعهده گرفتند.

حوزه در این عصر علاوه بر رسالت علمی و دینی خود، به صورت آشکارتر وارد مسایل سیاسی نیز شد و روحانیت شیعه در کنار مردم به رهبری امام خمینی رحمة الله با رژیم فاسد

ص: 53


1- شرح پیشرفت های مختلف حوزه را در این عصر، در کتاب زندگانیآیت الله بروجردی نوشته استاد علی دوانی، مطالعه فرمایید.

پهلوی مبارزه را آغاز کرد، وسرانجام نور بر ظلمت چیره شد و انقلاب شکوهمند اسلامی ایران در 22 بهمن سال 1357 ه .ش به پیروزی رسید.

حوزه علمیّه قم پس از پیروزی انقلاب اسلامی

پس از پیروزی انقلاب، حوزه وارد مرحله تازه ای شد ودر ابعاد مختلف مورد توجّه قرار گرفت و کاملا گسترش یافت. هم اکنون قریب به پنجاه هزار طلبه از شهرهای مختلف ایران وکشورهای مختلف جهان در این حوزه پربرکت، که بزرگترین حوزه علمیّه شیعه بلکه جهان اسلام محسوب می شود، مشغول تحصیل و تدریس و تحقیقند. حوزه پس از انقلاب علاوه بر رشد کمّی، رشد کیفی نیز داشت. نظم و برنامه دقیق تر، امتحانات مستمر و وسیع تر، رشته های تخصّصی، ایجاد کلاس های جدید و مانند آن

ص: 54

شاهد این مدعاست.

از جمله خدمات حوزه علمیّه قم پس از انقلاب شکوهمند اسلامی، ایجاد بیش از یکصد مرکز تحقیقاتی، انتشار هزاران عنوان کتاب و مجله، تربیت نویسندگان برجسته و محققین نامدار، پرورش طلّاب و علمای مسئول و برجسته، و مبلغان وگویندگان دانشمند و محقّق برای نیازهای داخل و خارج از کشور، و تعمیر و تجهیز مدارس قدیمی و احداث مدارس جدید و ساخت کتابخانه های متعدّد است، که شرح آن در این مختصر نمی گنجد.

* * *

از آنچه درباره تاریخچه قم و تاریخچه حوزه های علمیّه این سرزمین مقدّس از زمان معصومین علیهم السلام تا به امروز به طور فشرده بیان شد، سرّ روایات آینده که درباره اهمیّت این سرزمین مقدّس وارد شده، کاملا روشن خواهد شد.

ص: 55

ص: 56

بخش سوم: چهل حدیث در مورد قم

1. حرم اهل البیت علیهم السلام

امام صادق علیه السلام فرمود: «اِنَّ لِلّهِ حَرَماً وَهُوَ مَکَّةَ، وَاِنَّ لِلرَّسُولِ حَرَماً وَهُوَ الْمَدینَةُ، وَاِنَّ لاَِمیرِالْمُوْمِنینَ حَرَماً وَهُوَ الْکُوفَةُ، وَاِنَّ لَنا حَرَماً وَهُوَ بَلْدَةُ قُمْ، وَسَتُدْفَنُ فیها اِمْرَأَةٌ مِنْ اَوْلادی تُسَمّی فاطِمَةُ، فَمَنْ زارَها وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ. قالَ الرّاوی: وَکانَ هذا الْکَلامُ مِنْهُ قَبْلَ اَنْ یُولَدَ الْکاظِمُ علیه السلام؛ خداوند حرمی دارد که مکّه است، و برای پیامبر صلی الله علیه و آله هم حرمی است وآن مدینه است. وحرم

ص: 57

امیرالمومنین علیه السلام کوفه است. وحرم ما اهل البیت شهر قم است. و بزودی در قم، زنی از فرزندان من به نام فاطمه دفن می شود که هر کس مرقد او را زیارت کند بهشت بر وی واجب می گردد. راوی گوید: امام صادق علیه السلام این سخن را قبل از تولّد امام کاظم علیه السلام پدر بزرگوار حضرت فاطمه معصومه علیها السلام بیان کرد».(1)

2. مدفن شفیعه شیعیان

امام صادق علیه السلام فرمود: «تُقْبَضُ فیها اِمْرَأَةٌ مِنْ وُلْدی اِسْمُها فاطِمَةُ بِنْتُ مُوسی، وَتَدْخُلُ بِشَفاعَتِها شیعَتی الْجَنَّةَ بِأَجْمَعِهِمْ؛ در شهر قم زنی از فرزندان من رحلت می کند که نام او فاطمه دختر موسی بن جعفر علیهما السلام است، و تمام شیعیان من (که شایسته شفاعت باشند) با شفاعت این

ص: 58


1- بحارالانوار، ج 60، ص 216، ح 41 ؛ ج 48، ص 317.

خانم وارد بهشت می شوند».(1)

3. زیارتی پر ارزش!

امام صادق علیه السلام فرمود: «اِنَّ زِیارَتَها تَعْدِلُ الْجَنَّةَ؛ بی شک (ثواب) زیارت مرقد حضرت معصومه علیها السلام برابر با بهشت».(2)

4. زیارت حضرت معصومه علیها السلام همسنگ زیارت امام رضا علیه السلام

امام رضا علیه السلام فرمودند: «مَنْ زارَ الْمَعْصُومَةَ بِقُمْ کَمَنْ زارَنی رحمة الله هرکس حضرت معصومه علیها السلام را در قم زیارت کند گویا مرا زیارت کرده است».(3)

ص: 59


1- بحارالانوار، ج 60، ص 228، ح 59 .
2- بحارالانوار، ج 48، ص 317 .
3- ناسخ التواریخ، ج 3، ص 66 ؛ ریاحین الشریعة، ج 5، ص 35 .

در روایت دیگری از امام رضا علیه السلام می خوانیم: «اَلا فَمَنْ زارَنی وَهُوَ عَلی غُسْلٍ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِه کَیَوْمٍ وَلَدَتْهُ اُمُّهُ؛ آگاه باشید کسی که با غسل زیارت، مرا زیارت کند از گناهانش پاک می شود، همانند روزی که از مادر متولّد شده است».(1)

5. مقام والای علمی حضرت معصومه علیها السلام

در عصر امام کاظم علیه السلام جمعی از شیعیان وارد مدینه شدند تا خدمت آن حضرت رسیده و سؤالاتشان را از او بپرسند، امّا حضرت در سفر بود. به ناچار سؤالات را تحویل خانواده حضرت دادند تا در فرصتی دیگر پاسخ آن را بگیرند. به هنگام بازگشت به وطن برای خداحافظی به خانه حضرت رفتند. حضرت فاطمه معصومه علیها السلام سؤالات

ص: 60


1- بحارالانوار، ج 60، ص 231، ح 62 .

را به همراه جوابهایش به آنها داد. شادمان به سمت وطن حرکت کردند. اتّفاقاً در مسیر بازگشت امام کاظم علیه السلام را ملاقات کرده، و داستان را برای آن حضرت بازگو نمودند. امام نوشته را گرفت و مطالعه کرد. پاسخ های حضرت معصومه علیها السلام همگی صحیح بود. امام سه بار فرمود : «فِداها اَبُوها؛ پدرش به فدایش باد» با توجّه به این که حضرت معصومه علیها السلام در آن زمان سن و سال زیادی نداشت، این مطلب نشانگر عظمت او از نظر علم و معرفت بود».(1)

6. زیارتی معادل بهشت

سعد بن سعد می گوید: در مورد زیارت حرم فاطمه دختر امام موسی کاظم علیه السلام از امام رضا علیه السلام سؤال کردم.

ص: 61


1- حضرت معصومه فاطمه دوم، ص 166 .

حضرت فرمود: «مَنْ زارَها فَلَهُ الْجَنَّةُ؛ کسی که آن حضرت را زیارت کند پاداشش بهشت است».(1)

7. ثواب زیارت حضرت معصومه علیها السلام

نویسنده کتاب کامل الزیارت به نقل از پدر و برادر بزرگوارش مطابق روایتی از امام جواد علیه السلام چنین نقل می کند: «مَنْ زارَ عَمَّتی بِقُمْ فَلَهُ الْجَنَّةُ؛ هر کس (مرقد) عمّه ام (حضرت فاطمه معصومه علیها السلام) را در قم زیارت کند، بهشت از آن اوست».(2)

8. شهرهای نمونه

امام صادق علیه السلام فرمود: «اِنَّ اللّهَ اخْتارَ مِنْ جَمیعِ الْبِلادِ

ص: 62


1- کامل الزیارات، ص 338، باب السادس والمأة، ح 1 ؛ بحارالانوار،ج 60، ص228، ح 60.
2- کامل الزیارات، ص 338، باب السادس والمأة، ح 2 .

کُوفَةَ وَقُمْ وَتِفْلیسَ؛ خداوند ازمیان تمام شهرها، کوفه و قم وتفلیس(1) را برگزیده است».(2)

9. آشیانه آل محمّد علیهم السلام

امام کاظم علیه السلام فرمود: «قُمْ عُشُّ آلِ مُحَمّدٍ وَمَأْوی

شیعَتِهِمْ، وَلکِنْ سَیُهْلَکُ جَماعَةٌ مِنْ شَبابِهِمْ بِمَعْصِیَةِ آبائِهِمْ وَالاِْسْتِخْفافِ وَالسُّخْرِیَّةِ بِکُبَرائِهِمْ وَمَشایِخِهِمْ وَمَعَ ذلِکَ یَدْفَعُ اللّهُ عَنْهُمْ شَرَّ الاَْعادی وَکُلَّ سُوءِ؛ قم آشیانه آل محمد وپناهگاه شیعیان آنان است، ولی بزودی عدّه ای از جوانان آنها به خاطر نافرمانی از پدران و استخفاف وتمسخر بزرگان ومشایخشان مجازات می شوند امّا در

ص: 63


1- تفلیس شهری است در قفقاز کنونی که سابقآ جزء آذربایجان بزرگمحسوب می شده است.
2- بحارالانوار، ج 60، ص 213، ح 25 .

عین حال خداوند شر دشمنان و هرگونه شر و بدی را از آن شهر دفع می کند».(1)

10. حجّت خدا بر همه دنیا

امام صادق علیه السلام فرمود: «اِنَّ اللهَ اِحْتَجَّ بِالْکُوفَةِ عَلی سائِرِ الْبِلادِ، وَبِالْمُوْمِنینَ مِنْ اَهْلِها عَلی غَیْرِهِمْ مِنْ اَهْلِ الْبِلادِ، وَاحْتَجّ بِبَلْدَةِ قُمْ عَلی سایِرِ الْبِلادِ وَبِأَهْلِها عَلی جَمیعِ اَهْلِ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ مِنَ الْجِنِّ وَالاْنْسِ، وَلَمْ یَدَعِ اللهُ قُم وَاَهْلَه مُسْتَضْعَفاً بَلْ وَفَّقَهُمْ وَاَیَّدَهُمْ ... وَسَیَأْتی زَمانٌ تَکُون بَلْدَةُ قُمْ وَاَهْلُها حُجَّةً عَلَی الْخَلائِقِ وَذلِکَ فی زَمانِ غیبَةِ قائِمِنا علیه السلام اِلی ظُهُورِهِ، وَلَوْلا ذلِکَ لَساخَتِ الاَْرْضُ بِأَهْلِها، وَاِنَّ الْمَلائِکَةَ لَتَدْفَعُ الْبَلایا عَنْ قُمْ وَاَهْلِهِ، وَما قَصَدَهُ جَبّارٌ بِسُوءٍ اِلّا قَصَمَهُ قاصِمُ الْجَبّارینَ؛ خداوند

ص: 64


1- بحارالانوار، ج60، ص 214، ح 31 .

کوفه را بر دیگر شهرها، ومومنین آن را بر مومنان سایر سرزمینها حجّت قرار داد. و شهر قم را بر سایر شهرها ومردم آن را بر همه اهالی شرق و غرب عالم، از جن وانس، حجّت قرارداد. خداوند شهر قم و مردم آن را مستضعف و ناتوان رها نکرده، بلکه به آنان توفیق داده وآنها را تأیید کرده است. روزگاری خواهد آمد که شهر قم ومردمان آن بر دیگر مردمان حجت باشند. آن روزگار در زمان غیبت قائم ماست تا زمان ظهورش. اگر چنین نبود زمین، اهل خود را در کامش فرو می برد. فرشتگان بلایا را از قم و مردم قم دور می کنند. هیچ ستمگری قصد بدی نسبت به آنان نکند، مگر آن که درهم شکننده ستمگران او را در هم شکند».(1)

ص: 65


1- بحارالانوار، ج 60، ص 213، ح 22 .

11. معدن علم و دانش

امام صادق علیه السلام فرمود: «سَتَخْلُو کُوفَةُ مِنَ الْمُومِنِینَ، وَیَأْزِرُ عَنْهَا الْعِلْمُ کَما تَأْزِرُ الْحَیَّةُ فی جُحْرِها، ثُمَّ یَظْهَرُ الْعِلْمُ بِبَلْدَةٍ یُقالُ لَها قُمْ، وَتَصِیرُ مَعْدِناً لِلْعِلْمِ وَالْفَضْلِ، حَتّی لایَبْقی فی الاَْرْضِ مُسْتَضْعَفٌ فی الدّینِ حَتّی الْمُخَدَّراتِ فِی الْحِجالِ، وَذلِکَ عِنْدَ قُرْبِ ظُهُورِ قائِمِنا، فَیَجْعَلُ اللّهُ قُمْ وَاَهْلَهُ قائِمینَ مَقامَ الْحُجَّةِ، وَلَوْلا ذلِکَ لَساخَتِ الاَْرْضُ بِأَهْلِها، وَلَمْ یَبْقَ فی الاَْرْضِ حُجَّةٌ، فَیَفیضُ الْعِلْمُ مِنْهُ اِلی سایِرِ الْبِلادِ فی الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ، فَیَتِمُّ حُجَّةُ اللهِ عَلَی الْخَلْقَ حَتّی لایَبْقی اَحَدٌ عَلَی الاَْرْضِ لَمْ یَبْلُغْ اِلَیْهِ الدّینُ وَالْعِلْمُ، ثُمَّ یَظْهَرُ الْقائِمُ علیه السلام؛ بزودی کوفه از مومنان تهی خواهد گشت وعلم ودانش از آن رخت برخواهد بست، همانند ماری که در لانه اش پنهان شود. آن گاه علم و دانش در شهری به نام قم آشکار خواهد شد. این شهر معدن

ص: 66

دانش و فضیلت خواهد شد تا آنجا که بر روی کره زمین کسی نمی ماند که در دین ضعیف وناتوان باشد،حتّی زنان پرده نشین؛ و این امر نزدیک ظهور قائم ما رخ خواهد داد. خداوند قم و مردم آن را جانشینان حضرت حجّت قرار می دهد. اگر چنین نبود بی شک زمین اهل خود را می بلعید و در روی زمین حجتی باقی نمی ماند. علم و دانش از این شهر به شهرهای دیگر در شرق و غرب عالم سرازیر می شود وبدین سان حجّت خدا بر بندگانش تمام می شود، تا آنجا که در کره خاکی کسی نمی ماند که دین و دانش به اونرسیده باشد؛ سپس حضرت مهدی علیه السلام ظهور می کند».(1)

12. کانون شیعیان

عبدالله بن سنان روایت مفصّلی از امام صادق علیه السلام نقل

ص: 67


1- بحارالانوار، ج 60، ص 213، ح 23.

کرده، که در بخشی از آن آمده است: «وَهُوَ مَعْدِنُ شیعَتِنا؛ قم کانون شیعیان ماست».(1)

13. به قم پناه ببرید!

امام صادق علیه السلام فرمود: «اِذا عَمَّتِ الْبُلْدانَ الْفِتَنُ فَعَلَیْکُمْ

بِقُمْ وَحَوالیها وَنَواحیها فَاِنَّ الْبَلاءَ مَدْفُوعٌ عَنْها؛ هنگامی که فتنه ها همه شهرها را فرا بگیرد به قم و اطراف آن پناه ببرید که بلا از قم دفع شده است».(2)

14. سلام و برکات خدا بر قم

امام صادق علیه السلام فرمود: «اِنَّ لَعَلی قُمْ مَلِکاً رَفْرَفَ عَلَیْها بِجَناحَیْهِ لایُریدُها جَبّارٌ بِسُوءٍ اِلّا اَذابَهُ اللّهُ کَذَوبِ الْمِلْحِ

ص: 68


1- بحارالانوار، ج 60، ص 212، ح 20.
2- بحارالانوار، ج 60، ص 214، ح 26 .

فی الْماءِ، ثُمَّ اَشارَ اِلی عیسَی بْنِ عَبْدِاللّهِ(1) فَقالَ: سَلامُ اللّهِ

عَلی اَهْلِ قُمْ. یَسْقَی اللّهُ بِلادَهُمُ الْغَیْثَ، وَیُنْزِلُ اللّهُ عَلَیْهِمُ الْبَرَکاتِ، وَیُبَدِّلُ اللّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ، هُمْ اَهْلُ رُکُوعٍ وَسُجُودٍ وَقِیامٍ وَقُعُودٍ، هُمُ الْفُقَهاءُ الْعُلَماءُ الْفُهَماءُ، هُمْ اَهْلُ الدِّرایَةِ وَالرِّوایَةِ وَحُسْنِ الْعِبادَةِ؛ برفراز قم فرشته ای پیوسته بال و پر می زند. هیچ ستمگری تصمیم سویی در مورد قم نمی گیرد مگر این که خداوند او را (به وسیله آن فرشته) نابود می کند، همانگونه که نمک در آب حل می شود. حضرت سپس از عیسی بن عبدالله قمی یاد کرد و فرمود: سلام و درود خدا بر اهل قم. محلی که خداوند آن را با آب باران سیراب می کند، وبرکاتش را بر اهل آن نازل

ص: 69


1- عیسی بن عبداللّه بن سعد بن مالک اشعری از دانشمندان قمیاست که از امام صادق علیه السلام و امام کاظم علیه السلام و امام رضا علیه السلام روایت نقلکرده، و امام صادق علیه السلام در موردش فرمود: «او از ما اهل بیت است، همدر حال حیات و هم پس از مرگ». (جامع الرواة، ج 1، ص 652).

می نماید، و گناهان و خطاهای آنان را تبدیل به حسنه می کند. آنان اهل رکوع و سجود و قیام وقعودند. آنها هستند فقها و علما و خردمندان. آنان اهل روایت و درایت و عبادت نیکو هستند».(1)

15. سالم ترین شهرها

ابوموسی اشعری از حضرت علی علیه السلام پرسید: سالم ترین وبهترین شهرها به هنگام نزول فتنه ها و شعله ور شدن آتش جنگ ها چه شهری است؟ حضرت فرمود: «اَسْلَمُ الْمَواضِعَ یَوْمَئِذٍ اَرْضُ الْجَبَلِ، فَاِذَا اضْطُرِبَتْ خُراسانُ وَوَقَعَتِ الْحَرْبُ بَیْنَ اَهْلِ جُرْجانَ وَطَبرِسْتانَ وَخَرِبَتْ سَجِسْتانُ فَاَسْلَمُ الْمَواضِعَ یَوْمَئِذٍ قَصَبَةُ قُمْ، تِلْکَ الْبَلْدَةُ الَّتی یَخْرُجُ مِنْها اَنْصارُ خَیْرِ النّاسِ اَباً وَاُمّاً وَجَدّاً وَجَدَّةً

ص: 70


1- بحارالانوار، ج 60، ص 217، ح 46 .

وَعَمّاً وَعَمَّةً، تِلْکَ الَّتی تُسَمَّی الزَّهْراءُ، بِها مَوْضِعُ قَدَمِ جِبْرَئیلِ، وَهُوَ الْمَوْضِعُ الَّذی نَبَعَ مِنْهُ الْماءُ الَّذی مَنْ شَرِبَ مِنْهُ اَمِنَ مِنَ الدّاءِ؛ سالم ترین مکان ها در آن روز سرزمین کوهستان (ایران) است. هنگامی که خراسان مضطرب وناامن شود وجنگی میان اهالی گرگان و مازندران رخ دهد وسیستان خراب شود، سالم ترین شهرها در آن زمان قم است. شهری که یاران بهترین انسان از نظر پدر

ومادر وجدّ و جده وعمو و عمه از آن خروج می کنند. شهری که به نام زهرا نامیده می شود، شهری که در آن محلّ قدم جبرئیل یافت می شود و از آن قدمگاه چشمه ای جوشیده که هر کس از آن بنوشد از درد در امان خواهد بود».(1)

ص: 71


1- بحارالانوار، ج 60، ص 217، ح 47.

16. خاک قم مقدّس است

امام صادق علیه السلام فرمودند: «تُرْبَةُ قُمْ مُقَدَّسَةٌ وَاَهْلُها مِنّا وَنَحْنُ مِنْهُمْ، لایُریدُهُمْ جَبّارٌ بِسُوءٍ اِلّا عُجِّلَتْ عُقُوبَتُهُ مالَمْ یَخُونُوا اِخْوانَهُمْ فَاِذا فَعَلُوا ذلِکَ سَلَّطَ اللّهُ عَلَیْهِمْ جَبابِرَةَ سُوءٍ! اَما اِنَّهُمْ اَنْصارُ قائِمِنا وَدُعاةُ حِقِّنا. ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ اِلَی السَّماءِ وَقالَ: اَللّهُمَّ اَعْصِمْهُمْ مِنْ کُلِّ فِتْنَةٍ وَنَجِّهِمْ مِنْ کُلِّ هَلَکَةٍ؛ خاک قم مقدّس است، ومردم قم از ما، و ما از آنها هستیم. هر ظالم ستمگری نسبت به قم نظر سویی داشته باشد خداوند در مجازاتش تعجیل می کند. این ویژگی ها برای اهل قم تا زمانی است که نسبت به یکدیگر خیانت نکنند. اگر چنین کنند خداوند حاکمان ستمگری را بر آنها مسلّط می کند. آگاه باشید که یاران حضرت مهدی علیه السلام ودعوت کنندگان به حقّ ما، قمی ها هستند. سپس حضرت سر به آسمان بلند کرد و این گونه در حق اهل قم دعا کرد :

ص: 72

خدایا! آنها را از هرفتنه ای حفظ کن و از هر هلاکت ونابودی مصون بدار».(1)

17. صورت قم

حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمودند: «زمانی که به معراج رفتم در آسمان چهارم بنایی را مشاهده کردم که گنبد آن از لولو ساخته شده بود و دارای چهار ستون و چهار در بود، که گویا از استبرق سبز ساخته شده بود. به جبرئیل گفتم: این بنای با عظمت که همانند آن را در آسمان چهارم ندیدم چیست؟ گفت: حَبیبی مُحَمَّدُ، هذِهِ صُورَةُ مَدینَةٍ یُقالُ لَها قُمْ یَجْتَمِعُ فیها عِبادُاللّهِ الْمُوْمِنُونَ یَنْتَظِرُونَ مُحَمَّداً وَشَفاعَتَهُ لِلْقِیامَةِ وَالْحِسابِ، یَجْری عَلَیْهِمُ الْغَمُّ وَالْهَمُّ وَالاَْحْزانُ وَالْمَکارِهُ؛ این صورت یکی از شهرهای روی زمین به نام قم است.

ص: 73


1- بحارالانوار، ج 60، ص 218، ح 49 .

مومنانی در این شهر جمع می شوند که در انتظار محمد، وشفاعت وی در روز قیامت و به هنگام حساب و کتاب هستند، در حالی که در راه اهداف فوق، همّ و غم و حزن واندوه بر آنان جاری می گردد».(1)

18. پناهگاه فاطمیّون

امام صادق علیه السلام فرمود: «اِذا اَصابَتْکُمْ بَلِیَّةٌ وَعَناءٌ فَعَلَیْکُمْ بِقُمْ. فَاِنَّهُ مَأْوی الْفاطِمِیّینَ، وَمُسْتَراحُ الْمُوْمِنینَ. وَسَیأتی زَمانٌ یَنْفَرُ اَوْلِیائُنا وَمُحِبُّونا عَنّا وَیَبْعُدُونَ مِنّا، وَذلِکَ مَصْلَحَةٌ لَهُمْ لِکَیْلا یُعْرَفُوا بِوِلایَتِنا، وَیَحْقِنُوا بِذلِکَ دِمائَهُمْ وَاَمْوالَهُمْ. وَما اَرادَ اَحَدٌ بِقُمْ وَأَهْلِه سُوءاً اِلّا اَذَلَّهُ اللهُ وَاَبْعَدَهُ مِنْ رَحْمَتِهِ؛ هر زمان بلاها و نگرانی های شما را فراگرفت به قم پناه ببرید. زیرا قم پناهگاه فاطمیین و محل

ص: 74


1- بحارالانوار، ج 60، ص 207، ح 7.

راحتی مومنان است. و زمانی خواهد آمد که اولیاء ودوستان ما از ما دور می شوند و از شهرهای ما کوچ می کنند، واین کار به مصلحت آنان است، برای این که به ولایت ما شناخته نشوند، و جان ومال خود را حفظ کنند وهر کس به قم و اهل قم نظر بدی کند خداوند او را ذلیل کرده و از رحمتش دور می سازد».(1)

19. پناهگاه شیعیان

امام رضا علیه السلام فرمود: «اِذا عَمَّتِ الْبُلْدانَ الْفِتَنُ وَالْبَلایا فَعَلَیْکُمْ بِقُمْ وَحَوالیها وَنَواحیها، فَاِنَّ الْبَلایا مَدْفُوعٌ عَنْها؛ هنگامی که فتنه ها و بلاها شهرهای مختلف را فراگرفت، به قم و اطراف آن پناه ببرید که بلاها از آن منطقه دفع شده است».(2)

ص: 75


1- بحارالانوار، ج 60، ص 214، ح 32 .
2- بحارالانوار، ج 60، ص 228، ح 61 ؛ ص 217، ح 44.

20. قم و بهشت

انس بن مالک می گوید: روزی خدمت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بودیم که علی بن ابی طالب علیه السلام وارد شد. حضرت رسول صلی الله علیه و آله خطاب به علی علیه السلام فرمود: به نزد من بیا، سپس با وی معانقه کرد و پیشانی اش را بوسید و در مورد عرضه ولایت آن حضرت به آسمان های هفتگانه وشهرهای مکّه و مدینه وکوفه و پاداشی که در برابر پذیرش ولایت علی علیه السلام به آنها داده شده مطالبی بیان کرد و در پایان روایت فرمود: «ثُمَّ سَبَقَ اِلَیْها قُمْ فَزَیَّنَها بِالْعَرَبَ وَفَتَحَ اِلَیْهِ باباً مِنْ اَبْوابِ الْجَنَّةِ؛ سپس قم ولایت آن حضرت را پذیرفت و خداوند آن را به گروهی از اعراب صالح وشیعیان خالص زینت بخشید، و دری از درهای بهشت را به سوی قم باز کرد».(1)

ص: 76


1- بحارالانوار، ج 60، ص 212، ح 21 .

21. مأمن شیعیان

جماعتی از امام صادق علیه السلام نقل کرده اند که: «اِذا عَمَّتِ الْبَلایا فَالاَْمْنُ فی کُوفَةِ وَنَواحیها مِنَ السَّوادِ وَقُمْ مِنَ الْجَبَلِ وَنِعْمَ الْمَوْضِعُ قُمْ لِلْخائِفِ الطّائِفِ؛ هنگامی که بلا فراگیر شود امنیّت در کوفه و اطراف آن در عراق، و قم در منطقه جبل (ایران) خواهد بود و قم محل خوبی برای افراد خائف وسرگردان است».(1)

22. هجرت به قم

امام صادق علیه السلام فرمود: «اِذا فَقَدَ الاَْمْنُ مِنَ الْعِبادِ، وَرَکِبَ النّاسُ عَلَی الْخُیُولِ، وَاعْتَزَلُوا النِّساءَ وَالطّیبَ، فَالْهَرْبُ الْهَرْبُ عَنْ جَوارِهِمْ، فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِداکَ: اِلی اَیْنَ؟ قالَ: اِلی الْکُوفَةِ وَنَواحیها، اَوْ اِلی قُمْ وَحَوالیها فَاِنَّ الْبَلاءَ

ص: 77


1- بحارالانوار، ج 60، ص 214، ح 28.

مَدْفُوعٌ عَنْهُما؛ هنگامی که امنیّت از میان مردم رخت بربست، و مردم سوار بر مرکب های جنگی شده، و از همسران خویش و بوی خوش فاصله گرفتند، از آنها فرار کنید. راوی می گوید عرض کردم: فدایت گردم به کجا فرار کنیم؟ فرمود: به سمت کوفه وحوالی آن، یا قم و نواحی آن، زیرا بلا از این دو شهر دفع شده است».(1)

23. مرکز شیعیان و موالیان ائمّه اطهار علیهم السلام

سلیمان بن صالح می گوید: روزی خدمت امام صادق علیه السلام بودم، که از فتنه های بنی عبّاس و مشکلاتی که از سوی آنها دامنگیر مردم شده بود سخن به میان آمد، عرض کردم: فدایت گردم، در چنین زمانی مردم به کجا پناه ببرند؟ فرمود: «اِلی الْکُوفَةِ وَحَوالیها وَاِلی قُمْ وَنَواحیها،

ص: 78


1- بحارالانوار، ج 60، ص 214، ح 29.

ثُمَّ قالَ: فی قُمْ شیعَتُنا وَمَوالینا؛ به کوفه و حوالی آن و قم واطراف آن پناه ببرید. سپس فرمود: شیعیان و موالیان ما در قم هستند».(1) (گرچه این روایت مربوط به زمان

بنی عبّاس است، ولی اجمالا دلالت دارد که قم جایگاه امنی برای شیعیان خواهد بود).

24. چرا قم به این اسم نامیده شد؟

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «هنگامی که به معراج رفتم جبرئیل مرا بر شانه راستش حمل می کرد. نگاهم به سرزمینی افتاد که کوههای آن به رنگ قرمز و از زعفران خوش رنگ تر واز مشک خوشبوتر بود. پیرمردی را دیدم که با کلاه بزرگ وبلندی که بر سر داشت در آنجا نشسته بود. پرسیدم: اینجا کجاست؟ گفت: سرزمین شیعیان تو و شیعیان جانشین

ص: 79


1- بحارالانوار، ج 60، ص 215، ح 35 .

ووصیت علی بن ابی طالب : است. گفتم: این پیرمرد کلاه به سرکیست؟ گفت: او ابلیس است. گفتم: اینجا چه می کند؟ گفت: می خواهد مردم این سرزمین را از ولایت امیرالمومنین علیه السلام منحرف وبه سوی فسق و فجور دعوت کند. گفتم: درآن سرزمین فرود آئیم. جبرئیل مرا با سرعت فوق العاده زیاد در آنجا فرود آورد. خطاب به ابلیس گفتم : قُمْ یا مَلْعُونُ! فَشارِکْ اَعْدائَهُمْ فی اَمْوالِهِمْ وَاَوْلادِهِمْ وَنِسائِهِمْ، فَاِنَّ شیعَتی وَشیعَةَ عَلِیٍّ لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ، فَسُمِّیَتْ قُمْ؛ ای دورمانده از رحمت خدا برخیز (و از این سرزمین دور شو) و با دشمنان اهالی این سرزمین در اموال و اولاد و همسرانشان شریک شو؛ زیرا راه نفوذی برای تو بر شیعیان من و شیعیان علی بن ابی طالب وجود ندارد. به همین مناسبت آن سرزمین قم نامیده شد».(1)

ص: 80


1- بحارالانوار، ج 60، ص 207، ح 6؛ این مطلب در همین کتاب، ص218، ح48 به طور مفصّل و ص 217، ح 42 به طور مختصر نیز آمدهاست.

25. فلسفه نامگذاری قم

امام دهم حضرت هادی علیه السلام فرمود: «اِنَّما سُمِّیُ قُمْ بِه لاَِنَّهُ لَمّا وَصَلَتِ السَّفینَةُ اِلَیْهِ فی طُوفانِ نُوحٍ علیه السلام قامَتْ وَهُوَ قِطْعَةٌ مِنْ بَیْتِ الْمُقَدَّسْ؛ علّت آن که قم را قم نامیدند این بود که در داستان طوفان نوح هنگامی که کشتی نوح به سرزمین قم رسید، در آنجا ایستاد (و توقّفی کرد). و این سرزمین (در حکم) قطعه ای از بیت المقدّس است».(1)

26. وجه تسمیه قم

امام صادق علیه السلام خطاب به عفان بصری فرمود: «آیا می دانی چرا قم را قم نامیده اند؟ گفت: خدا و رسولش وشما بهتر می دانید. فرمود: اِنَّما سُمِّیَ قُمْ لاَِنَّ اَهْلَهُ

ص: 81


1- بحارالانوار، ج 60، ص 213، ح 24 .

یَجْتَمِعُونَ مَعَ قائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِ، وَیَقُومُونَ مَعَهُ وَیَسْتَقیمُونَ عَلَیْهِ وَیَنْصُرُونَهُ؛ از آن جهت قم را قم نامیده اند که مردم آن بر گرد قائم آل محمّد صلوات الله علیه اجتماع نموده، و همراه او قیام می کنند، و در راه او پایداری می ورزند، و به یاریش بر می خیزند».(1)

27. محلّ رحمت الهی

امام امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: «صَلَواتُ اللّهِ عَلی اَهْلِ قُمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ عَلی اَهْلِ قُمْ، سَقَی اللّهُ بِلادَهُمْ الْغَیْثَ؛ درود خداوند بر اهل قم، رحمت خداوند بر آنان، خداوندا! شهرهای آنها را با آب باران سیراب گردان».(2)

ص: 82


1- بحارالانوار، ج 60، ص 216، ح 38 .
2- بحارالانوار، ج 60، ص 228، ح 63 .

28. بهترین شیعیان

بیّاع سابری می گوید: روزی خدمت امام رضا علیه السلام نشسته بودم که سخن از قم و قمی ها و علاقه آنها به حضرت مهدی علیه السلام به میان آمد. حضرت از خداوند برای آنها طلب رحمت کرد وبرایشان دعا نمود. سپس فرمود : «اِنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمانِیَةَ اَبْوابٍ وَواحِدٌ مِنْها لاَِهْلِ قُمْ، وَهُمْ خِیارُ شیعَتِنا مِنْ بَیْنِ سائِرِ الْبِلادِ، خَمَّرَ اللهُ تَعالی وِلایَتَنا فی طینَتِهِمْ؛ یکی از درهای هشت گانه بهشت اختصاص به قمی ها دارد، آنها بهترین شیعیان ما از میان همه بلاد هستند. خداوند ولایت ما را با طینت آنها آمیخته است».(1)

29. مشمولان غفران الهی

عبدالعظیم حسنی می گوید: «از امام حسن

ص: 83


1- بحارالانوار، ج 60، ص 216، ح 39 .

عسکری علیه السلام شنیدم که فرمود: «اَهْلُ قُمْ وَاَهْلُ آبَةِ(1) مَغْفُورٌ

لَهُمْ لِزِیارَتِهِمْ لِجَدّی عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضا علیه السلام بِطُوسٍ؛ مردم قم و مردم آبة مورد غفران وبخشش الهی قرار گرفته اند؛ زیرا توفیق زیارت قبر جدّم علی بن موسی الرضا علیه السلام را در طوس یافته اند».(2)

30. مرکز انقلاب

امام کاظم علیه السلام فرمود: «رَجُلٌ مِنْ اَهْلِ قُمْ یَدْعُو النّاسَ اِلَی الْحَقِّ، یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبُرِ الْحَدیدِ، لاتَزِلُّهُمُ الرّیاحُ الْعَواصِفِ، لایَمُلُّونَ مِنَ الْحَرْبِ وَلایَجْبُنُونَ، وَعَلَی اللهِ یَتَوَکَّلُونَ وَالْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقینَ؛ مردی از قم مردم را به حق فرا می خواند، بر گرد او مردمانی جمع می شوند که همچون

ص: 84


1- «آبة» یا «آوه» روستایی است در اطراف جعفرآباد که در میان قموساوه قرار دارد، و به نظر می رسد مردم صالح و شجاعی داشته است.
2- بحارالانوار، ج 60، ص 231، ح 63.

قطعات آهن استوارند، طوفانها آنها را به لرزه نمی اندازد و از جنگ خسته نمی شوند و ترسی از خود نشان نمی دهند، بر خدا توکّل دارند وعاقبت از آنِ پرهیزکاران است».(1)

31. فضیلت دیگری برای اهل قم

یکی از راویان حدیث می گوید: خدمت امام صادق علیه السلام نشسته بودم که این آیه شریفه قرائت شد: (فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولاَهُمَا بَعَثْنَا عَلَیْهِمْ عِبَادآ لَّنَا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجَاسُوا خِلاَلَ الدِّیَارِ وَکَانَ وَعْدآ مَّفْعُولا)(2) سؤال کردم این افراد چه کسانی هستند؟ امام سه مرتبه فرمود: به خدا قسم آنها

ص: 85


1- بحارالانوار، ج 60، ص 216، ح 37 .
2- سوره اسراء، آیه 5. ترجمه: «هنگامی که نخستین وعده فرامی رسد، گروهی از بندگان پیکارجوی خود را بر ضد شما بر می انگیزم(تا شما را سخت درهم کوبند، حتی برای به دست آوردن مجرمان)خانه ها را جستجو می کنند، و این وعده ای است قطعی».

قمی ها هستند».(1)

32. حافظان دین

از ائمه اهل بیت علیهم السلام روایت شده که: «لَوْلاَ الْقُمیوُنَ لَضاعَ الدّینُ؛ اگر قمی ها نبودند دین ضایع می شد».(2)

33. انصار امامان علیهم السلام

امام صادق علیه السلام فرمود: «اَهْلُ خُراسانَ اَعْلامُنا، وَاَهْلُ قُمْ اَنْصارُنا؛ مردم خراسان اعلام و نشانه های ما، و اهالی قم یاوران ما هستند».(3)

ص: 86


1- بحارالانوار، ج 60، ص 216، ح 40 .
2- بحارالانوار، ج 60، ص 217، ح 43 .
3- بحارالانوار، ج 60، ص 214، ح 30 .

34. خوشا به حال قمی ها!

امام هشتم علیه السلام فرمود: «اِنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمانِیَةَ اَبْوابٍ وَلاَِهْلِ قُمْ واحِدٌ مِنْها فَطُوبی لَهُمْ، فَطُوبی لَهُمْ، ثُمَّ طُوبی لَهُمْ؛ بهشت هشت درداردکه یکی ازآنهااختصاص به قمی هادارد. خوشابه حال آنها، خوشا به حال آنها، خوشا به حال آنها».(1)

35. غفران الهی برای اهل قم

امام صادق علیه السلام فرمود: «اَهْلُ قُمْ مَغْفُورٌ لَهُمْ؛ غفران الهی برای اهل قم است».(2)

36. خاستگاه شیعیان حقیقی

اباصلت می گوید: «خدمت امام رضا علیه السلام بودم، عدّه ای

ص: 87


1- بحارالانوار، ج 60، ص 215، ح 33 .
2- بحارالانوار، ج 60، ص 218، ح 48 .

از مردم قم خدمت حضرت رسیده، و بر آن حضرت سلام کردند. حضرت جواب سلامشان را داد و آنها را گرامی داشت، سپس به آنها فرمود: مَرْحَباً بِکُمْ واَهْلاً! فَأَنْتُمْ شیعَتُنا حَقّاً؛ آفرین و درود بر شما! شما قمی ها شیعیان حقیقی ما هستید».(1)

37. مردم نجیب

حماد الناب می گوید: من و گروهی دیگر خدمت امام صادق علیه السلام بودیم که عمران بن عبدالله قمی وارد شد. امام با رویی باز از وی استقبال نمود و از حال وی پرسید و به او نیکی کرد. هنگامی که رفت از حضرتش پرسیدم: این شخص، که اینگونه با او رفتار خوب داشتید و احترامش کردید، که بود؟ امام فرمود: «مِنْ اَهْلِ بَیْتِ النُّجَباءِ - یعنی

ص: 88


1- بحارالانوار، ج 60، ص 231، ح 62 .

اهل قم - ما اَرادَهُمْ جَبّارٌ مِنَ الْجَبابِرَةِ إلّا قَصَمَهُ اللّهُ!؛ وی ازمردم نجیب قم بود. مردمی که هرگاه ظالمین قصد سویی نسبت به آنهاداشته باشندخداوندآنهارادرهم می شکند».(1)

38. عمران بن عبدالله قمی

ابان بن عثمان می گوید: عمران بن عبدالله قمی وارد بر امام صادق علیه السلام شد. حضرت خطاب به او فرمود: «کَیْفَ اَنْتَ؟ وَکَیْفَ وُلْدُکَ؟ وَکَیْفَ اَهْلُکَ؟ وَکَیْفَ بَنُو عَمِّکَ؟ وَکَیْفَ اَهْلُ بَیْتِکَ؟ ثُمَّ حَدَّثَهُ مَلِیّاً. فَلَمّا خَرَجَ قیل لاَِبی عَبْداللهِ علیه السلام: مَنْ هذا؟ قالَ: نَجیبُ قُومِ النُّجَباءِ، ما نَصَبَ لَهُمْ جَبّارٌ اِلّا قَصَمَهُ اللهُ؛ حالت چطور است؟ فرزندانت چطورند؟ عموزادگانت چطورند؟ اهل بیت تو چگونه اند؟ سپس برای مدّتی طولانی با او سخن گفت. هنگامی که

ص: 89


1- بحارالانوار، ج 60، ص 211، ح 18.

عمران از خدمت امام مرخص شد، کسی پرسید: این آقا (که اینقدر مورد احترام شما قرار گرفت) چه کسی بود؟ فرمود : فرد نجیبی از قوم نجباء (مردم قم) بود. مردمی که هرگاه ستمگری قصد بدی نسبت به آنها کند، خداوند او را درهم می شکند».(1)

39. مقام رفیع زکریا بن آدم رحمة الله

زکریّا ابن آدم قمی به امام رضا علیه السلام عرض کرد: ای مولا وسرورم! می خواهم از قم هجرت کنم، زیرا آدمهای سفیه ونادان در آنجا زیاد شده اند! امام فرمود: «لاتَفْعَلْ فَاِنَّ الْبَلاءَ یُدْفَعُ بِکَ عَنْ قُمْ کَما یُدْفَعُ الْبَلاءُ عَنْ اَهْلِ بَغْدادَ بِاَبِیالْحَسَنِ الْکاظِمِ؛ این کار را مکن؛ زیرا بلاها به خاطر

ص: 90


1- بحارالانوار، ج 60، ص 211، ح 19 .

تو از قم دفع می شود، همانگونه که از اهل بغداد به خاطر وجود (پدرم) امام کاظم علیه السلام دفع می گردد».(1)

40. ثواب نماز در مسجد مقدّس جمکران

مرحوم حاج میرزا حسین نوری در کتاب نجم الثاقب داستان بنای مسجد مقدّس جمکران را نقل کرده است. در همان حکایت که در بیداری واقع شده، نه در خواب، به نقل از امام زمان علیه السلام خطاب به حسن مثله جمکرانی آمده است: به مردم بگو به این مکان رغبت نشان دهند و آن را مغتنم بشمارند و در آنجا چهار رکعت نماز بگذارند. پس از بیان چگونگی چهار رکعت نماز فرمودند: «فَمَنْ صَلّاهُما فَکَاَنَّما صَلّی فی الْبَیْتِ الْعَتیقِ؛ هر کس این دو نماز را انجام دهد، گویا در کعبه نماز خوانده است».(2)

ص: 91


1- بحارالانوار، ج 60، ص 217، ح 45 .
2- مفاتیح نوین، ص 1062؛ النجم الثاقب، ص 383-388 .

ص: 92

فصل دوم: چهل سؤال مورد ابتلای مسافران

اشاره

مطابق با فتاوای حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدّظلّه)

ص: 93

ص: 94

الف) نماز مسافر

سؤال 1. نیّت نماز مسافر چگونه است؟

جواب: نیّت خاصّی ندارد؛ همین که نماز چهار رکعتی را دو رکعت بخواند؛ نماز مسافر محسوب می شود، حتّی اگر نیّت نماز تمام کند و قبل از پایان دو رکعت یادش بیاید ونیّت را برگرداند کافی است.

سؤال 2. اگر شخصی مثلا ساعت هشت صبح به قم آید وقرار باشد ساعت سه بعد از ظهر به تهران باز گردد، نماز ظهر وعصر را در قم شکسته بجا آورد، یا صبر کند در تهران بطور کامل بخواند؟

جواب: اگر در سفر بخواند شکسته است و اگر در منزل بخواند تمام است، و نماز اوّل وقت مقدم است.

سؤال 3. آیا در سفر می توان نماز استیجاری یا نماز

ص: 95

قضای پدر و مادر مرحوم یا دیگر در گذشتگان را بجا آورد؟ در صورت جواز، شکسته است یا کامل؟

جواب: اشکالی ندارد، ونماز را به همان صورتی که قضا شده باید بجا آورد، یعنی اگر در وطن از آنها قضا شده در سفر باید کامل بجا آورید.

سؤال 4. پس از اذان ظهر از وطن حرکت کردم و با این که می توانستم نماز ظهر و عصر را در وطن بخوانم آن را به شهر مقصد موکول کردم و قبل از غروب آفتاب به مقصد رسیدم ولی فراموش کردم نمازم را بخوانم، اکنون قضای آن را شکسته بجا آورم یا تمام؟ در عکس فرض مسأله حکم چیست؟

جواب: قضای آن در صورت اوّل شکسته و در صورت دوّم تمام است.

سؤال 5. آیا مسافر می تواند نوافل نمازهای یومیّه را

ص: 96

بجا آورد؟

جواب: می تواند نوافل نمازهای صبح و مغرب و نافله شب را بجا آورد.

سؤال 6. مسافری در سفر نمازهای چهار رکعتی را تمام وروزه گرفته است، بعد فهمیده که در سفر باید نمازها را شکسته و روزه را ترک کند. آیا قضای نمازها و روزه های مذکور لازم است؟

جواب: اگر حکم سفر را به هیچ وجه نشنیده است قضا ندارد، ولی اگر شنیده و فراموش کرده احتیاط آن است که قضا کند.

سؤال 7. فلسفه شکسته شدن نماز مسافر چیست؟

جواب: علیرغم تسهیلات زیادی که در مسافرتها ایجاد شده، حتّی در عصر و زمان ما سفر برای غالب مردم مشکلات روحی وجسمی مخصوص خود را

ص: 97

دارد، بدین جهت به ما دستور داده اند که نمازهای چهار رکعتی را در سفر (البتّه با شرایطی که در رساله ها آمده) شکسته بخوانیم و ما باید تابع دستورات دین باشیم و احکام ناظر بر مشکلات غالب مردم است.

سؤال 8. علاقه زیادی جهت تشرّف به قم و زیارت مکان های مقدّس آن، و دیدار با علمای دین دارم؛ ولی پدر ومادرم اجازه نمی دهند که بدون آنها سفر کنم، آیا جلب رضایت آنها برای چنین سفرهایی لازم است؟ و در صورت لزوم و عدم جلب رضایتشان، نمازهایم شکسته است یا تمام؟

جواب: اگر آنها ناراحت می شوند سفر شما جایز نیست ونمازتان تمام است، و اگر فقط امر و نهی می کنند امّا ناراحت نمی شوند اشکال ندارد.

ص: 98

سؤال 9. اینجانب هفته ای دو روز به محلّ تحصیل، که بیش از مسافت شرعی است، رفت و آمد دارم که طبق فتوای شما نمازم شکسته است. امّا اخیراً نذر کرده ام که چهل هفته شبهای چهارشنبه به مسجد جمکران مشرّف شده، و اعمالش را بجا آورم. در طول این چهل هفته، که هفته ای سه روز در سفر خواهم بود، نماز و روزه ام را در سفر تحصیلی و زیارتی چگونه بجا آورم؟

جواب: در تمام این سفرها نماز و روزه شما تمام است.

سؤال 10. با توجّه به این که جنابعالی کسی که هفته ای یک روز به مسافت شرعی سفر می کند را کثیرالسفر نمی دانید و من هر هفته به زیارت حضرت معصومه علیها السلام ومسجد مقدّس جمکران مشرّف می شدم، آیا می توانم در این مسأله به فتوای مراجع بزرگواری که فتوی به کامل

ص: 99

بودن نماز می دهند رجوع کنم؟

جواب: با توجّه به این که ما در این مسأله فتوی داریم رجوع به غیر اشکال دارد.

ب) نماز جماعت

سؤال 11. با توجّه به این که یکی از شرایط امام جماعت عدالت است، و ما مسافران شناختی از امامان جماعت اماکن متبرّکه نداریم، اقتدای به آنها چه حکمی دارد؟

جواب: در صورتی که عدّه ای از مومنین ظاهرالصّلاح به وی اقتدا کرده باشند، یا در مساجد مهم شهر که - بدون تحقیق با کسی نماز نمی خوانند - بوده باشد می توان به او اقتدا کرد وفضیلت نماز جماعت را درک نمود.

سؤال 12. اقامه نماز فرادی به هنگام نماز جماعت چه

ص: 100

حکمی دارد؟

جواب: در صورتی که هتک نماز جماعت یا توهین به امام جماعت محسوب شود جایز نیست؛ در غیر این صورت اشکالی ندارد.

سؤال 13. با توجّه به شکسته بودن نماز زائران مسافر، چنانچه چند صف نماز جماعت همه زائر باشند و در نماز ظهر وعصر و عشا در رکعت دوم سلام دهند سپس بلافاصله برخواسته و دو رکعت نماز قضای صبح نیّت کنند، آیا اتّصال صفهای بعدی برقرار می شود؟

جواب: اتّصال برقرار نمی شود، ولی نمازهای آنها خودبه خود فرادی می شود و صحیح است.

سؤال 14. با توجّه به این که شرکت در نماز جمعه بر مسافران لازم نیست، آیا می توانند در اوّل وقت، نماز هر را به جماعت یا فرادی بخوانند،تا فضیلت نماز جماعت و اوّل

ص: 101

وقت را درک کنند؟

جواب: اشکالی ندارد؛ ولی تظاهر به جماعت در حضور مردم نکنند.

ج) امام زمان(عج)

سؤال 15. آیا امام زمان علیه السلام همسر و فرزندانی دارد؟

جواب: مطابق آنچه از بعضی روایات وزیارتنامه های مربوط به آن حضرت استفاده می شود، ایشان همسر و فرزندانی دارند؛ امّا جزئیّات آن بر ما روشن نیست.

سؤال 16. نظر شما در مورد جزیره خضرا چیست؟

جواب: داستان جزیره خضرا به طور دقیق بر هیچ کس روشن نیست؛ ولی امام عصر علیه السلام ویارانش حتماً در محلّی سکونت دارند.

ص: 102

سؤال 17. آیا دیدار با امام زمان علیه السلام ممکن است؟

جواب: دیدار با آن حضرت امکان پذیر است، امّا غالب کسانی که چنین توفیقی پیدا می کنند آن را برای دیگران نقل نمی کنند.

د) جمکران

مسجد مقدّس جمکران که در نزدیکی شهر مقدّس قم واقع شده، به امر امام زمان علیه السلام بنا گردیده و دارای آثار وبرکات فراوانی است.

مرحوم حاج میرزا «حسین نوری» در کتاب «نجم الثاقب» داستان بنای آن را نقل کرده است و در همان حکایت که در بیداری واقع شده نه در خواب، به نقل از امام زمان علیه السلام خطاب به حسن مُثله جمکرانی آمده است: به مردم بگو به این مکان رغبت نشان دهند و آن را مغتنم

ص: 103

بشمارند و در آن جا چهار رکعت نماز بگذارند :

1- دو رکعت نماز تحیّت مسجد که در هر رکعتی یک مرتبه «حمد» و هفت مرتبه سوره «قل هو الله احد» بخوانند و هفت بار ذکر رکوع و در هر سجده هفت بار نیز ذکر سجود را بگویند (در رکوع هفت بار بگوید سبحان ربّی الْعظیم و بحمده و در سجده هفت بار بگوید سبحان ربّی الأعلی و بحمده).

2- دو رکعت نماز امام زمان علیه السلام بخواند به این نحو که، در رکعت اوّل سوره «حمد» را آغاز کند و چون به جمله «ایّاک نعبد وایّاک نستعین» رسید، صد مرتبه آن را تکرار نماید وسپس بقیّه حمد را تا آخر بخواند (آنگاه یک مرتبه سوره «قل هو اللّه احد» را بخواند) و ذکر رکوع و سجود را هفت مرتبه بگوید و رکعت دوم را نیز به همین صورت انجام دهد. پس از نماز یک بار بگوید: لا اِلهَ اِلاَّ اللّه

ص: 104

وسپس تسبیح حضرت زهرا علیها السلام را بگوید؛ آنگاه سر به سجده بگذارد و صد بار صلوات بفرستد.

امام زمان علیه السلام فرمود: «فَمَنْ صَلّاهُما فَکَاَنَّما صَلّی فِی الْبَیْتِ الْعَتیقِ؛ هر کس این دو نماز را (به این نحو) انجام دهد گویا در کعبه نماز خوانده است».(1)

سؤال 18. اگر در تعداد ذکرهایی که در نماز تحیّت ونماز آقا امام زمان علیه السلام باید به مقدار خاصّی تکرار شود، شک کنیم، بنا را بر بیشتر بگذاریم یا کمتر؟

جواب: بنا را بر کمتر بگذارید.

سؤال 19. آیا در نماز تحیّت و نماز آقا امام زمان علیه السلام حتماً باید سوره توحید خوانده شود، یا از سوره های دیگر هم می توان استفاده کرد؟ در مورد ذکر رکوع و سجده نیز

ص: 105


1- این داستان به طور مشروح در «نجم الثاقب» ص 383 - 388 آمدهاست.

«سبحان ربی العظیم وبحمده» و «سبحان ربی الاعلی وبحمده» خصوصیّت دارد، یا می توان 21 بار «سبحان الله» گفت؟

جواب: تغییر آن مانعی ندارد؛ ولی بهتر آن است که به همان صورت باشد.

سؤال 20. اقامه نماز امام زمان علیه السلام به هنگام نماز جماعت چه حکمی دارد؟

جواب: اشکالی ندارد، ولی بهتر این است که آن را رها کند وبه جماعت بپیوندد.

سؤال 21. چنانچه به هنگام خواندن نماز تحیّت یا نماز آقا امام زمان علیه السلام نماز جماعت برپا شود، آیا برای درک فضیلت نماز جماعت می توان این نمازهای مستحبی را رها کرد، یا از مستحبّات آن صرفنظر نمود؟

جواب: مانعی ندارد.

ص: 106

سؤال 22. زنانی که عذر شرعی دارند و برای زیارت به قم سفر کرده اند، آیا می توانند وارد حرم حضرت معصومه علیها السلام وحیاط مسجد مقدّس جمکران شوند؟

جواب: اشکالی ندارد، ولی در مسجد بالاسر حضرت معصومه علیها السلام نروند.

سؤال 23. با توجّه به این که در فصل بهار و تابستان بسیاری از خانواده ها در حیاط مسجد مقدّس جمکران استراحت کرده ودر همانجا نماز می خوانند و در بعضی مواقع خانم ها جلوتر از آقایان به نماز می ایستند، نمازشان چه حکمی دارد؟

جواب: در صورتی که حدود پنج متر از همدیگر فاصله داشته باشند اشکالی ندارد، در غیر این صورت نماز کسی که قبلاً وارد نماز شده صحیح ونماز دومی باطل است.

ص: 107

سؤال 24. برخی از زائران مسجد مقدّس جمکران اصرار دارند که در محراب مسجد، نماز امام زمان علیه السلام را بخوانند، آیا آن مکان فضیلت خاصّی برای این منظور دارد؟

جواب: تفاوتی با قسمت های دیگر مسجد ندارد.

سؤال 25. بسیاری از زوّار مسجد مقدّس جمکران به هنگام ورود به حیاط مسجد، دست بر سینه گذاشته و به حضرت مهدی علیه السلام سلام می دهند، و برخی نیز به هنگام خروج به سمت مسجد برگشته و این کار را تکرار می کنند، چه حکمی دارد؟

جواب: این کارها در احادیث و روایات وارد نشده است.

سؤال 26. کارهای زیر، که باعث از بین رفتن حضور قلب نمازگزاران می شود، چه حکمی دارد؟

ص: 108

1. روشن بودن موبایل، 2. خواندن دعاهای دسته جمعی، 3. صدا کردن افرادی که خانواده آنها منتظرشان هستند، 4. تقاضای صلوات از دیگران.

جواب: هر کاری که به حضور قلب نمازگزاران لطمه بزند باید ترک شود.

سؤال 27. عریضه نویسی و انداختن آن در چاه مسجد مقدّس جمکران چه حکمی دارد؟

جواب: بهتر آن است که در شرایط فعلی به جای نوشتن عریضه سحرگاهان بیدار شوید و نماز شب بخوانید، سپس به ساحت قدس آن حضرت متوسّل شوید.

سؤال 28. اگر هنگام تشرّف به مسجد مقدّس جمکران نماز واجب خود را نخوانده باشیم، و در آنجا به جماعت یا به صورت فرادی بخوانیم، سپس قصد خواندن نماز امام زمان علیه السلام را داشته باشیم، آیا خواندن نماز تحیّت هم لازم

ص: 109

است، یا فقط نماز امام زمان علیه السلام را بخوانیم؟

جواب: نماز تحیّت لازم نیست، ولی به نیّت رجا می توانید بخوانید.

سؤال 29. چنانچه به هنگام خواندن نماز تحیّت مسجد مقدّس جمکران، یا نماز امام زمان علیه السلام فراموش کنیم ذکر رکوع یا سجده یا سوره توحید ومانند آن - که باید به مقدار معیّنی تکرار شود - را تکرار کنیم نماز چه حکمی دارد؟

جواب: اگر از محل آن گذشته اید وظیفه ای ندارید و نمازتان صحیح است.

سؤال 30. با خانواده وعده گذاشته ایم که در ساعت معیّن حرکت کنیم. هنگام وعده فرا رسیده و من هنوز صد صلوات آخر نماز امام زمان علیه السلام را نخوانده ام. برای این که خلف وعده نکنم آیا می توانم صلواتها را در بین راه بگویم؟

جواب: اشکالی ندارد.

ص: 110

ه ) مسائل دیگر

سؤال 31. با توجّه به این که در سفرهای زیارتی گاه فرصتی برای انجام نمازهای قضا به دست می آید، نمازهای قضا را چگونه باید بجا آورد؟

جواب: نماز قضا را باید به همان شکلی که قضا شده بجا آورید. اگر شکسته قضا شده، شکسته واگر به صورت تمام قضا شده، تمام بجا آورید. اگر نماز ظهر و عصر بوده آهسته، و اگر صبح و مغرب و عشا بوده مردان بلند بخوانند.

سؤال 32. نوشتن خواب یا هر مطلب دیگری بر روی کتابهای موجود در اماکن مقدّسه چه حکمی دارد؟

جواب: جایز نیست.

سؤال 33. گاه دیده می شود که مدّاحان محترم در مکان های زیارتی برخی از فقرات دعاها یا زیارتها را تکرار

ص: 111

می کنند، این کار چه حکمی دارد؟

جواب: لازم است دعا و زیارات به همان شکلی که از حضرات معصومین علیهم السلام برای ما نقل شده خوانده شود و چیزی از خودمان برآن نیفزائیم.

سؤال 34. گاه برخی از مسافران اشیای قیمتی پیدا می کنند، که برای آنها امکان اعلان آن به گونه ای که در رساله های توضیح المسائل آمده نمی باشد،آیاهمین که آن را به محلّ اشیای گمشده تحویل دهند کفایت می کند، یا وظیفه دیگری دارند؟

جواب: در صورتی که راهی جز این نداشته باشند همین کار کافی است.

سؤال 35. دوست دارم سیزده و چهارده و پانزده ماه رجب را به قم سفر کرده و در مسجد مقدّس جمکران معتکف شوم، ولی اقامت ده روز درقم برایم ممکن نیست.

ص: 112

آیا می توانم با نذر معتکف شوم؟

جواب: اعتکاف در سفر با نذر اشکال دارد.

سؤال 36. چنانچه یقین داشته باشم در طول سفر زیارتی به قم و جمکران مرتکب گناه یا گناهانی می شوم واگر در شهر خودم بمانم مرتکب آن گناهان نخواهم شد، چنین سفری چه حکمی دارد؟

جواب: چنین سفری را ترک کنید، ولی توجّه داشته باشید که دراین مسایل گرفتار وسواس نشوید.

سؤال 37. تهیّه سوغاتی در سفرهای زیارتی چه حکمی دارد؟

جواب: در حدّ معقول و متعارف و به دور از اسراف مستحب است.

سؤال 38. شخصی نذر کرده به مدّت یک ماه روزهای

ص: 113

چهارشنبه را روزه بگیرد، در یکی از شب های چهارشنبه به قم مسافرت کرده و روز چهارشنبه قبل از ظهر نمی تواند به وطن بازگردد، آیا می تواند در سفر به نذرش عمل کند؟ اگر جواب منفی است چه وظیفه ای دارد؟

جواب: در صورتی که واقعاً توانایی ندارد، آن روز را احتیاطاً روزه می گیرد و بعداً قضا می کند.

سؤال 39. با توجّه به این که برخی از مسافرانی که به هتل ها و مسافرخانه ها می روند احکام شرعی را رعایت نمی کنند، آیا لازم است از تماس دست و بدن مرطوب با اسباب و لوازم موجود در این مکان ها اجتناب شود؟

جواب:تایقین به نجاست نداشته باشید اجتناب لازم نیست.

سؤال 40. در صورتی که قسمتی از امکنه مقدّسه که مسجد نیست نجس شود، و خود قادر بر تطهیر آن نباشیم،

ص: 114

آیا لازم است به بقیّه زوّار ومسافران اطّلاع داده شود، یا باید به مسؤولین آن مکان گفته شود تا آنجا را تطهیر کنند؟

جواب: احتیاط آن است که به مسؤولین آنجا اطّلاع داده شود.

ص: 115

ص: 116

فصل سوم: زیارات و ادعیه

اشاره

فصل سوم :(1)

زیارات و ادعیّه

ص: 117


1- مطالب این فصل از کتاب «مفاتیح نوین» گرفته شده است.

ص: 118

1. زیارت حضرت معصومه علیها السلام

«علّامه مجلسی» رحمة الله می گوید: در بعضی از کتب زیارات آمده است: حضرت رضا علیه السلام به یکی از یارانش به نام «سعد اشعری» فرمود: نزد شما (اهل قم) قبری از ما هست، سعد می گوید: عرض کردم: فدایت شوم قبر فاطمه دختر امام موسی علیه السلام را می فرمایید؟ فرمود: آری! «مَنْ زارَها عارفآ بِحَقِّها فَلَهُ الجَنَّةُ؛ هر کس با معرفت او را زیارت کند بهشت برای اوست» هنگامی که نزد قبر آن بانو رسیدی بالای سر، رو به قبله بایست و 34 مرتبه الله اکبر و33 مرتبه سبحان الله و 33 مرتبه الحمد الله بگو سپس این زیارت را بخوان :

ص: 119

«اَلسَّلامُ عَلی آدَمَ صَفْوَةِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلی نُوحٍ نَبِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلی اِبْراهیمَ خَلیلِاللهِ، اَلسَّلامُ عَلی مُوسی کَلیمِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلی عیسی رُوحِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَیْرَ خَلْقِاللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صَفِیَّاللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللهِ خاتَمَ النَّبِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ عَلِیَّ بْنَ اَبیطالِبٍ، وَصِیَّ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَةُ سَیِّدَةَ نِسآءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُما یا سِبْطَیْ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ، وَسَیِّدَیْ شَبابِ اَهْلِ الْجَّنَةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَلیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَ

ص: 120

الْعابِدینَ، وَقُرَّةَ عَیْنِالنّاظِرینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ باقِرِ الْعِلْمِ بَعْدَ النَّبِیِّ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصّادِقَ الْبآرَّ الاَْمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ الطّاهِرَ الطُّهْرَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَلِیَّ بْنَ مُوسَی الرِّضا الْمُرْتَضی، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ التَّقِیَّ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ النَّقِیَّ النّاصِحَ الاَْمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ، اَلسَّلامُ عَلَی الْوَصیِّ مِنْ بَعْدِهِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی نُورِکَ وَسِراجِکَ، وَوَلِیِّ وَلِیِّکَ، وَوَصِیِّ وَصِیِّکَ، وَحُجَّتِکَ عَلی خَلْقِکَ،

ص: 121

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ وَخَدیجَةَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا عَمَّةَ وَلِیِّاللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ عَرَّفَ اللهُ بَیْنَنا وَبَیْنَکُمْ فِی الْجَنَّةِ، وَحَشَرَنا فی زُمْرَتِکُمْ، وَاَوْرَدَنا حَوْضَ نَبِیِّکُمْ، وَسَقانا بِکَاْسِ جَدِّکُمْ مِنْ یَدِ عَلِیِّ بْنِ اَبیطالِبٍ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ، اَسْئَلُ اللهَ اَنْ یُرِیَنا فیکُمُ السُّرُورَ

ص: 122

وَالْفَرَجَ، وَاَنْ یَجْمَعَنا وِاِیّاکُمْ فی زُمْرَةِ جَدِّکُمْ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، وَاَنْ لایَسْلُبَنا مَعْرِفَتَکُمْ، اِنَّهُ وِلِیٌّ قَدیرٌ، اَتَقَرَّبُ اِلَی اللهِ بِحُبِّکُمْ، وَالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْدآئِکُمْ، وَالتَّسْلیمِ اِلَی اللهِ راضِیاً بِهِ غَیْرَ مُنْکِرٍ وَلا مُسْتَکْبِرٍ، و عَلی یَقینِ ما اَتی بِهِ مُحَمَّدٌ وَبِهِ راضٍ، نَطْلُبُ بِذلِکَ وَجْهَکَ یا سَیِّدی، اَللّهُمَّ وَرِضاکَ وَالدّارَ الاْخِرَةَ، یا فاطِمَةُ اشْفَعی لی فیِ الْجَنَّةِ، فَاِنَّ لَکِ عِنْدَ اللهِ شَاْناً مِنَ الشَّاْنِ، اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تَخْتِمَ لی بِالسَّعادَةِ، فَلا تَسْلُبْ مِنّی ما اَنَا فیهِ، وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ، اَللّهُمَّ

ص: 123

اسْتَجِبْ لَنا، وَتَقَبَّلْهُ بِکَرَمِکَ وَعِزَّتِکَ، وَبِرَحْمَتِکَ وَعافِیَتِکَ، وَصَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ اَجْمَعینَ، وَسَلَّمَ تَسْلیماً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ».(1)

2. زیارت آل یاسین

«شیخ جلیل، احمد بن علی بن ابی طالب طبرسی» در کتاب شریف «احتجاج» روایت کرده که از ناحیه مقدّس حضرت مهدی علیه السلام زیارت زیر در پاسخ نامه «محمّد حمیری» آمده است که زیارتی است بسیار عالی و پرمحتوا (و در سرداب مقدس وغیر آن می توان از آن استفاده کرد)، آن حضرت فرمود: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، لا لاَِمْرِهِ

ص: 124


1- بحارالانوار، ج 99، ص 266، ح 4 .

تَعْقِلُونَ، وَ لا مِنْ اَوْلِیائِهِ تَقْبَلُونَ، حِکْمَةٌ بالِغَةٌ فَما تُغْنِی النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لا یُؤْمِنُونَ، اَلسَّلامُ عَلَیْنا وَ عَلی عِبادِ اللهِ الصّالِحینَ. هر گاه خواستید بوسیله ما به خدا، و به سوی ما توجّه کنید، این زیارت را بخوانید.

این زیارت مطابق نقل «بحارالانوار» چنین است :

«سَلامٌ عَلی آلِ یس، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا داعِیَ اللهِ وَرَبّانِیَّ آیاتِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بابَ اللهِ وَدَیّانَ دینِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ اللهِ وَناصِرَ حَقِّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللهِ وَدَلیلَ اِرادَتِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا تالِیَ کِتابِ اللهِ وَتَرْجُمانَهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ فی آناءِ لَیْلِکَ وَاَطْرافِ نَهارِکَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّةَ اللهِ

ص: 125

فی اَرْضِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا میثاقَ اللهِ الَّذی اَخَذَهُ وَوَکَّدَهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَعْدَ اللهِ الَّذی ضَمِنَهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ، وَالْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ، وَالْغَوْثُ وَالرَّحْمَةُ الْواسِعَةُ، وَعْداً غَیْرَ مَکْذُوبٍ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَقُومُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَقْعُدُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَقْرَءُ وَتُبَیِّنُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تُصَلّی وَتَقْنُتُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَرْکَعُ وَتَسْجُدُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تُهَلِّلُ وَتُکَبِّرُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَحْمَدُ وَتَسْتَغْفِرُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تُصْبِحُ وَتُمْسی، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ فِی اللَّیْلِ اِذا

ص: 126

یَغْشی، وَالنَّهارِ اِذا تَجَلّی، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الاِْمامُ الْمَاْمُونُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَاْمُولُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ بِجَوامِعِ السَّلامِ، اُشْهِدُکَ یا مَوْلایَ اَنّی اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لاشَریکَ لَهُ، وَاَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، لا حَبیبَ اِلاَّ هُوَ وَاَهْلُهُ، وَاُشْهِدُکَ یا مَوْلایَ اَنَّ عَلِیّاً اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ حُجَّتُهُ، وَالْحَسَنَ حُجَّتُهُ، وَالْحُسَیْنَ حُجَّتُهُ، وَعَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ حُجَّتُهُ، وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ حُجَّتُهُ، وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍّ حُجَّتُهُ، وَمُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ حُجَّتُهُ، وَعَلِیَّ بْنَ مُوسی حُجَّتُهُ، وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ حُجَّتُهُ، وَعَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ

ص: 127

حُجَّتُهُ، وَالْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ حُجَّتُهُ، وَاَشْهَدُ اَنَّکَ حُجَّةُ اللهِ، اَنْتُمُ الاَْوَّلُ وَالاْخِرُ، وَ اَنَّ رَجْعَتَکُمْ حَقٌّ لا رَیْبَ فیها، یَوْمَ لا یَنْفَعُ نَفْساً ایمانُها، لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ اَوْ کَسَبَتْ فی ایمانِها خَیْراً، وَاَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ، وَاَنَّ ناکِراً وَنَکیراً حَقٌّ، وَاَشْهَدُ اَنَّ النَّشْرَ حَقٌّ، وَالْبَعْثَ حَقٌّ، وَاَنَّ الصِّراطَ حَقٌّ، وَالْمِرْصادَ حَقٌّ، وَالْمیزانَ حَقٌّ، وَالْحَشْرَ حَقٌّ، وَالْحِسابَ حَقٌّ، وَالْجَنَّةَ وَالنّارَ حَقٌّ، وَالْوَعْدَ وَالْوَعیدَ بِهِما حَقٌّ، یا مَوْلایَ شَقِیَ مَنْ خالَفَکُمْ، وَسَعِدَ مَنْ اَطاعَکُمْ، فَاشْهَدْ عَلی ما اَشْهَدْتُکَ عَلَیْهِ، وَ اَنَا وَلِیٌّ لَکَ، بَریٌ

ص: 128

مِنْ عَدُوِّکَ، فَالْحَقُّ ما رَضیتُمُوهُ، وَ الْباطِلُ ما اَسْخَطْتُمُوهُ، وَالْمَعْرُوفُ ما اَمَرْتُمْ بِهِ، وَالْمُنْکَرُ ما نَهَیْتُمْ عَنْهُ، فَنَفْسی مُؤْمِنَةٌ بِاللهِ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، وَبِرَسُولِهِ وَبِاَمیرِالْمُؤْمِنینَ، وَبِکُمْ یا مَوْلایَ، اَوَّلِکُمْ وَآخِرِکُمْ، وَنُصْرَتی مُعَدَّةٌ لَکُمْ، وَمَوَدَّتی خالِصَةٌ لَکُمْ، آمینَ آمینَ * آنگاه این دعا خوانده شود: اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ نَبِیِّ رَحْمَتِکَ، وَکَلِمَةِ نُورِکَ، وَاَنْ تَمْلاََ قَلْبی نُورَ الْیَقینِ، وَصَدْری نُورَ الاْیمانِ، وَفِکْری نُورَ النِّیّاتِ، وَعَزْمی نُورَ الْعِلْمِ، وَقُوَّتی نُورَ الْعَمَلِ، وَلِسانی نُورَ

ص: 129

الصِّدْقِ، وَدینی نُورَ الْبَصآئِرِ مِنْ عِنْدِکَ، وَبَصَری نُورَ الضِّیآءِ، وَسَمْعی نُورَ الْحِکْمَةِ، وَمَوَدَّتی نُورَ الْمُوالاةِ لِمُحَمَّدٍ وَآلِهِ عَلَیْهِمُ السَّلامُ، حَتّی اَلْقاکَ وَقَدْ وَفَیْتُ بِعَهْدِکَ وَمیثاقِکَ، فَتُغَشّیَنی رَحْمَتَکَ، یا وَلِیُّ یا حَمیدُ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ حُجَّتِکَ فی اَرْضِکَ، وَخَلیفَتِکَ فی بِلادِکَ، وَالدّاعی اِلی سَبیلِکَ، وَالْقآئِمِ بِقِسْطِکَ، وَالثّآئِرِ بِاَمْرِکَ، وَلِیِّ الْمُؤْمِنینَ، وَبَوارِ الْکافِرینَ، وَمُجَلِّی الظُّلْمَةِ، وَمُنیرِ الْحَقِّ، وَالنّاطِقِ بِالْحِکْمَةِ وَالصِّدْقِ، وَکَلِمَتِکَ التّآمَّةِ فی اَرْضِکَ، اَلْمُرْتَقِبِ الْخآئِفِ،

ص: 130

وَالْوَلِیِّ النّاصِحِ، سَفینَةِ النَّجاةِ، وَعَلَمِ الْهُدی، وَنُورِ اَبْصارِ الْوَری، وَ خَیْرِ مَنْ تَقَمَّصَ وَارْتَدی، وَ مُجَلِّی الْعَمی، اَلَّذی یَمْلاَُ الاَْرْضَ عَدْلاً وَقِسْطاً، کَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی وَلِیِّکَ وَابْنِ اَوْلِیآئِکَ الَّذینَ فَرَضْتَ طاعَتَهُمْ، وَاَوْجَبْتَ حَقَّهُمْ، وَاَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهَّرْتَهُمْ تَطْهیراً، اَللّهُمَّ انْصُرْهُ وَانْتَصِرْ بِهِ لِدینِکَ، وَانْصُرْ بِهِ اَوْلِیآئَکَ، وَ اَوْلِیآئَهُ وَشیعَتَهُ وَاَنْصارَهُ، وَاجْعَلْنا مِنْهُمْ، اَللّهُمَّ اَعِذْهُ مِنْ شَرِّ کُلِّ باغٍ وَطاغٍ، وَمِنْ شَرِّ جَمیعِ خَلْقِکَ، وَاحْفَظْهُ مِنْ

ص: 131

بَیْنَ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ، وَعَنْ یَمینِهِ وَعَنْ شِمالِهِ، وَاحْرُسْهُ وَامْنَعْهُ مِنْ اَنْ یُوصَلَ اِلَیْهِ بِسُوءٍ، وَاحْفَظْ فیهِ رَسُولَکَ، وَآلَ رَسُولِکَ، وَاَظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ، وَاَیِّدْهُ بِالنَّصْرِ، وَانْصُرْ ناصِریهِ، وَاخْذُلْ خاذِلیهِ، وَاقْصِمْ قاصِمیهِ، وَاقْصِمْ بِهِ جَبابِرَةَ الْکُفْرِ، وَاقْتُلْ بِهِ الْکُفّارَ وَالْمُنافِقینَ، وَجَمیعَ الْمُلْحِدینَ حَیْثُ کانُوا مِنْ مَشارِقِ الاَْرْضِ وَ مَغارِبِها، بَرِّها وَبَحْرِها، وَامْلاَْ بِهِ الاَْرْضَ عَدْلاً، وَاَظْهِرْ بِهِ دینَ نَبِیِّکَ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، وَاجْعَلْنِی اللّهُمَّ مِنْ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِهِ، وَ اَتْباعِهِ وَشیعَتِهِ، وَاَرِنی فی آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ

ص: 132

السَّلامُ ما یَاْمُلُونَ، وَفی عَدُوِّهِمْ ما یَحْذَرُونَ، اِلهَ الْحَقِّ آمینَ، یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ».(1)

یادآوری: این زیارت از زیارات مطلقه است واختصاصی به سرداب مقدّس ندارد، لذا در هر زمان

- مخصوصآ عصر جمعه - می توان آن را خواند.

3. زیارت عاشورا

در فضیلت این زیارت همین بس که بر خلاف سایر زیارات که از معصومین علیهم السلام نقل شده، این زیارت به شکل حدیث قدسی روایت شده است، یعنی ائمّه هدی علیهم السلام آن را از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل کرده اند، و جبرئیل امین آن را از

ص: 133


1- بحارالانوا، ج 99، ص 81، ح 1 .

سوی خداوند برای او آورده است.

اضافه بر این، طبق روایتی از امام صادق علیه السلام، آن حضرت واجداد معصومش : ضمانت کرده اند هر کس این زیارت را ودعای بعد از آن را بخواند، زیارتش مقبول درگاه خداوند ودعایش مستجاب و اهل بهشت خواهد بود و حتّی شفاعتش در حقّ دیگران پذیرفته خواهد شد.(1)

خلاصه هر قدر در فضیلت این زیارت گفته شود کم است، ولی نباید فراموش کرد که شرطِ گرفتن نتیجه آن است که زایر محتوای زیارت را درک کند و در مسیر آن حرکت نماید.

متن زیارت عاشورا

«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ

ص: 134


1- بحارالانوار، ج 98، ص 300 ؛ مصباح المتهجّد، ص 781.

یَابْنَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، وَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللهِ وَابْنَ ثارِهِ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکُمْ مِنّی جَمیعاً سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، یا اَباعَبْدِاللهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ، وَجَلَّتْ وَعَظُمَتِ الْمُصیبَةُ بِکَ عَلَیْنا وَعَلی جَمیعِ اَهْلِالاِْسْلامِ، وَجَلَّتْ وَعَظُمَتْ مُصیبَتُکَ فِی السَّمواتِ، عَلی جَمیعِ اَهْلِ السَّمواتِ، فَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ

ص: 135

عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ، وَاَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتی رَتَّبَکُمُاللهُ فیها، وَلَعَنَاللهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ، وَلَعَنَ اللهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ، بَرِئْتُ اِلَی اللهِ وَاِلَیْکُمْ مِنْهُمْ، وَمِنْ اَشْیاعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ وَاَوْلِیآئِهِم، یا اَباعَبْدِاللهِ اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ اِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ، وَلَعَنَ اللهُ آلَ زِیادٍ وَآلَ مَرْوانَ، وَلَعَنَاللهُ بَنیاُمَیَّةَ قاطِبَةً، وَلَعَنَاللهُ ابْنَ مَرْجانَةَ، وَلَعَنَاللهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ، وَلَعَنَ اللهُ شِمْراً، وَلَعَنَاللهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَاَلْجَمَتْ وَتَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ، بِاَبی اَنْتَ وَاُمّی، لَقَدْ عَظُمَ

ص: 136

مُصابی بِکَ، فَاَسْئَلُاللهَ الَّذی اَکْرَمَ مَقامَکَ وَاَکْرَمَنی بِکَ، اَنْ یَرْزُقَنی طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، اَللّهُمَّ اجْعَلْنی عِنْدَکَ وَجیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِی الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، یا اَبا عَبْدِاللهِ، اِنّی اَتَقَرَّبُ اِلی اللهِ وَاِلی رَسُولِهِ، وَاِلی اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَاِلی فاطِمَةَ، وَاِلَی الْحَسَنِ وَاِلَیْکَ بِمُوالاتِکَ، وَبِالْبَرآئَةِ مِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ ذلِکَ، وَبَنی عَلَیْهِ بُنْیانَهُ، وَجَری فی ظُلْمِهِ وَجَوْرِهِ عَلَیْکُمْ، وَعلی اَشْیاعِکُمْ، بَرِئْتُ اِلَی اللهِ وَاِلَیْکُمْ مِنْهُمْ، وَاَتَقَرَّبُ اِلَی اللهِ، ثُمَّ اِلَیْکُمْ بِمُوالاتِکُمْ

ص: 137

وَمُوالاةِ وَلِیِّکُمْ، وَبِالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْدآئِکُمْ وَالنّاصِبینَ لَکُمُ الْحَرْبَ، وَبِالْبَرآئَةِ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ، اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ، وَوَلِیٌّ لِمَنْ والاکُمْ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداکُمْ، فَاَسْئَلُ اللهَ الَّذی اَکْرَمَنی بِمَعْرِفَتِکُمْ وَمَعْرِفَةِ اَوْلِیآئِکُمْ، وَرَزَقَنِی الْبَرآئَةَ مِنْ اَعْدآئِکُمْ، اَنْ یَجْعَلَنی مَعَکُمْ فِی الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، وَاَنْ یُثَبِّتَ لی عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِی الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، وَاَسْئَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِی الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَاللهِ، وَ اَنْ یَرْزُقَنی طَلَبَ ثاری مَعَاِمامٍ هُدیً ظاهِرٍ ناطِقٍ بِالْحَقِّ مِنْکُمْ، وَاَسْئَلُ اللهَ

ص: 138

بِحَقِّکُمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذی لَکُمْ عِنْدَهُ، اَنْ یُعْطِیَنی بِمُصابی بِکُمْ اَفْضَلَ ما یُعْطی مُصاباً بِمُصیبَتِهِ، مُصیبَةً ما اَعْظَمَها وَاَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِی الاِْسْلامِ، وَفی جَمیعِ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ، اَللّهُمَّ اجْعَلْنی فی مَقامی هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْکَ صَلَواتٌ وَرَحْمَةٌ وَمَغْفِرَةٌ، اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیایَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَمَماتی مَماتَ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، اَللّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ، وَابْنُ آکِلَةِ الاَْکبادِ، اَللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ، عَلی لِسانِکَ وَلِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، فی کُلِّ مَوْطِنٍ وَمَوْقِفٍ وَقَفَ فیهِ نَبِیُّکَ

ص: 139

صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، اَللّهُمَّ الْعَنْ اَبا سُفْیانَ وَمُعوِیَةَ وَ یَزیدَ بْنَ مُعاوِیَةَ، عَلَیْهِمْ مِنْکَ اللَّعْنَةُ اَبَدَ الاْبِدینَ، وَهذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَآلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُاللهِ عَلَیْهِ، اَللّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَالْعَذابَ، اَللّهُمَّ اِنّی اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ فی هذَا الْیَوْمِ، وَفی مَوْقِفی هذا وَاَیّامِ حَیاتی، بِالْبَرآئَةِ مِنْهُمْ وَاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ، وَبِالْمُوالاتِ لِنَبِیِّکَ وَ آلِ نَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ * سپس صد مرتبه می گویی: اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِکَ، اَللّهُمَّ الْعَنِ

ص: 140

الْعِصابَةَ الَّتی جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ، وَشایَعَتْ وَبایَعَتْ وَتابَعَتْ عَلی قَتْلِهِ، اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً * آنگاه صد مرتبه می گویی: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ، وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

* سپس می گویی: اَللّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّی، وَابْدَأْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِیَ وَالثّالِثَ وَالرّابِعَ، اَللّهُمَّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً، وَالْعَنْ

ص: 141

عُبَیْدَ اللهِ بْنَ زِیادٍ وَابْنَ مَرْجانَةَ وَعُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَشِمْراً، وَآلَ اَبی سُفْیانَ وَ آلَ زِیادٍ وَآلَ مَرْوانَ اِلی یَوْمِ الْقِیمَةِ * آنگاه به سجده می روی و می گویی: اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاکِرینَ لَکَ عَلی مُصابِهِمْ، اَلْحَمْدُ للهِِ عَلی عَظیمِ رَزِیَّتی،اَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ، وَثَبِّتْ لی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَاَصْحابِ الْحُسَیْنِ، اَلَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِالسَّلامُ».(1)

ص: 142


1- مصباح المتهجّد، ص 773؛ رجوع شود به: کامل الزیارات، باب 71،ص 176، ح 8 ؛ مزار کبیر، ص 480 (با اندکی تفاوت).

یادآوری

1. از روایت علقمه از امام باقر علیه السلام استفاده می شود که این زیارت برای دور و نزدیک هر دو وارد شده است وخوب است در ابتدا سلامی به حضرت دهند و دو رکعت نماز بخوانند و سپس شروع به خواندن زیارت کنند.(1)

2. کسانی که موفّق به گفتن صد مرتبه لعن و سلام نباشند، می توانند به یک مرتبه (به قصد رجا) قناعت کنند ودر روایتی از امام هادی علیه السلام در مورد چنین اشخاصی آمده است که هر کس لعن و سلام زیارت عاشورا را یک بار بخواند و پس از لعن نود ونه بار بگوید: «اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمِیعآ» و پس از سلام نیز نود ونه بار بگوید: «اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلَی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلَی اَوْلاَدِ الْحُسَیْنِ وَعَلَی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ» کفایت می کند.(2)

ص: 143


1- مصباح المتهجّد، ص 773 ؛ کامل الزیارات، ص 175.
2- رجوع شود به: الذریعه، ج 15، ص 29؛ کتاب «ربع قرن مع العلامةالأمینی»، ص 231 ؛ ادب الزائر، نوشته علامه امینی، ص 127.برخی چنین تصوّر کرده اند که اگر یک بار لعن و سلام را بگویند، سپسبه دنبال هر کدام از لعن و سلام، جمله «تِسْعآ وَتِسْعینَ مَرَّةً» را اضافهکنند کفایت می کند، در حالی که ظاهر روایت همان است که در بالا ذکرشد.

4. دعای توسّل

مقصود از «توسّل» در این جا، وسیله قرار دادن انسانهای شایسته و صالح، در پیشگاه خدا و طلب چیزی از خدا به خاطر آنان است که مورد سفارش قرآن و روایات اسلامی قرار گرفته است (بخشنده نعمتها خداست و آن بزرگواران در پیشگاه او شفاعت می کنند). قرآن کریم می فرماید: «(یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ ابْتَغُوا إلَیْهِ الْوَسیلَةَ)؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، پرهیزکاری پیشه کنید و وسیله ای برای تقرّب به خدا انتخاب نمایید».(1) البتّه

وسیله تقرّب به خدا، امور گوناگونی است - همان گونه که در

ص: 144


1- سوره مائده، آیه 35.

روایات تصریح شده است - که از جمله آنها، شفاعت پیامبران و امامان و بندگان صالح نزد خداوند می باشد. قرآن کریم به طور روشن به رسول خدا صلی الله علیه و آله می گوید: «اگر گنه کاران به محضرت آیند و از خدا طلب آمرزش نمایند و تو نیز برای آنها طلب عفو کنی، مشمول رحمت و عفو خدا خواهند شد».(1) در روایات فراوانی از طریق شیعه و سنّی،

مسأله توسّل به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام مطرح شده و مورد سفارش قرار گرفته است و آنها که منکر توسّل هستند به خاطر کمی اطّلاعات و یا بی اطّلاعی آنها از آیات قرآن و روایات اسلامی است.(2) مرحوم «علّامه مجلسی»

فرموده است که در برخی از کتابهای معتبر آمده است که

ص: 145


1- سوره نساء، آیه 64.
2- برای آگاهی بیشتر در این زمینه، به تفسیر نمونه، ج 4، ص 363 بهبعد (ذیل آیه 35 سوره مائده) و ج 12 ص 166 و دیگر کتب مراجعهشود.

جناب «شیخ صدوق» این دعای توسّل را از ائمّه علیهم السلام روایت کرده و گفته است: «این دعا را برای هر حاجتی که خواندم به زودی به اجابت رسید».(1)

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

«اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ وَاَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ بِنَبِیِّکَ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ، مُحَمَّدٍ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، یا اَبَا الْقاسِمِ یا رَسُولَ اللهِ، یا اِمامَ الرَّحْمَةِ، یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا، اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللهِ، وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ

ص: 146


1- بحارالانوار، ج 99، ص 247.

اللهِ، یا اَبَا الْحَسَنِ یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ، یا عَلِیَّ بْنَ اَبیطالِبٍ، یا حُجَّةَ اللهِ عَلی خَلْقِهِ، یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا، اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللهِ، وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَاللهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللهِ، یا فاطِمَةُ الزَّهْرآءُ یا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یا سَیِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا، اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکِ اِلَی اللهِ، وَقَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجیهَةً عِنْدَاللهِ، اِشْفَعی لَنا عِنْدَاللهِ، یا اَبا مُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ، اَیُّهَا الْمُجْتَبی یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ، یا حُجَّةَ اللهِ عَلی خَلْقِهِ، یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا، اِنّا

ص: 147

تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللهِ، وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَاللهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللهِ، یا اَباعَبْدِاللهِ یاحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ، اَیُّهَا الشَّهیدُ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ، یا حُجَّةَ اللهِ عَلی خَلْقِهِ، یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا، اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللهِ، وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَاللهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللهِ، یا اَبَاالْحَسَنِ یا عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ، یا زَیْنَ الْعابِدینَ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ، یا حُجَّةَ اللهِ عَلی خَلْقِهِ، یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا، اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللهِ، وَقَدَّمْناکَ

ص: 148

بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَاللهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللهِ، یا اَبا جَعْفَرٍ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ، اَیُّهَا الْباقِرُ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ، یا حُجَّةَ اللهِ عَلی خَلْقِهِ، یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا، اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللهِ، وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَاللهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللهِ، یا اَبا عَبْدِ اللهِ یا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ، اَیُّهَا الصّادِقُ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ، یا حُجَّةَ اللهِ عَلی خَلْقِهِ، یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا، اِنّاتَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللهِ، وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللهِ، یا اَبَا الْحَسَنِ یا مُوسَی بْنَ

ص: 149

جَعْفَرٍ، اَیُّهَا الْکاظِمُ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ، یا حُجَّةَ اللهِ عَلی خَلْقِهِ، یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا، اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللهِ، وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَاللهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللهِ، یا اَبَاالْحَسَنِ یا عَلِیَّ بْنَ مُوسی، اَیُّهَا الرِّضا یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ، یا حُجَّةَ اللهِ عَلی خَلْقِهِ، یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا، اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللهِ، وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ، یا اَبا جَعْفَرٍ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ، اَیُّهَا التَّقِیُّ الْجَوادُ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ، یا حُجَّةَ اللهِ عَلی خَلْقِهِ، یا

ص: 150

سَیِّدَنا وَمَوْلینا،اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللهِ، وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَاللهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللهِ، یا اَبَا الْحَسَنِ یاعَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ، اَیُّهَا الْهادِی النَّقِیُّ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ، یا حُجَّةَ اللهِ عَلی خَلْقِهِ، یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا،اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللهِ، وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَاللهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللهِ، یا اَبا مُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ، اَیُّهَا الزَّکِیُّ الْعَسْکَرِیُّ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ، یا حُجَّةَ اللهِ عَلی خَلْقِهِ، یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا، اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللهِ،

ص: 151

وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللهِ، یا وَصِیَّ الْحَسَنِ وَالْخَلَفَ الْحُجَّةَ، اَیُّهَا الْقآئِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِیُّ، یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ، یا حُجَّةَ اللهِ عَلی خَلْقِهِ، یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا، اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللهِ، وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ» سپس حاجت خود را بخواهد که ان شاءالله برآورده می شود.

در روایت دیگری(1) آمده است که بعد از این بگوید :

«یا سادَتی وَمَوالِیَّ، اِنّی تَوَجَّهْتُ بِکُمْ

ص: 152


1- بحارالانوار، ج 99، ص 349، ح 9.

اَئِمَّتی وَعُدَّتی لِیَوْمِ فَقْری وَحاجَتی اِلَی اللهِ، وَ تَوَسَّلْتُ بِکُمْ اِلَی اللهِ، وَ اسْتَشْفَعْتُ بِکُمْ اِلَی اللهِ، فَاشْفَعُوا لی عِنْدَاللهِ، وَاسْتَنْقِذُونی مِنْ ذُنُوبی عِنْدَاللهِ، فَاِنَّکُمْ وَسیلَتی اِلَی اللهِ، وَبِحُبِّکُمْ وَبِقُرْبِکُمْ اَرْجُو نَجاةً مِنَ اللهِ، فَکُونُوا عِنْدَاللهِ رَجآئی، یا سادَتی یا اَوْلِیآءَ اللهِ، صَلَّی اللهُ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ، وَلَعَنَ اللهُ اَعْدآءَ اللهِ ظالِمیهِمْ مِنَ الاَْوَّلینَ وَالاْخِرینَ، امینَ رَبَّ الْعالَمینَ».

5. زیارت امین الله

جابر جعفی از امام باقر علیه السلام نقل می کند که امام

ص: 153

زین العابدین علیه السلام به زیارت قبر امیرمؤمنان آمد و کنار قبر آن حضرت ایستاد و گریست و گفت :

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمینَ اللهِ فی اَرْضِهِ، وَحُجَّتَهُ عَلی عِبادِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ، اَشْهَدُ اَنَّکَ جاهَدْتَ فِی اللهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَعَمِلْتَ بِکِتابِهِ، وَاتَّبَعْتَ سُنَنَ نَبِیِّهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، حَتّی دَعاکَ اللهُ اِلی جِوارِهِ، فَقَبَضَکَ اِلَیْهِ بِاخْتِیارِهِ، وَاَلْزَمَ اَعْدائَکَ الْحُجَّةَ مَعَ مالَکَ مِنَ الْحُجَجِ الْبالِغَةِ عَلی جَمیعِ خَلْقِهِ، اَللّهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسی مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِکَ، راضِیَةً بِقَضآئِکَ، مُولِعَةً بِذِکْرِکَ وَدُعآئِکَ، مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ اَوْلِیآئِکَ، مَحْبُوبَةً

ص: 154

فی اَرْضِکَ وَسَمآئِکَ، صابِرَةً عَلی نُزُولِ بَلائِکَ، شاکِرَةً لِفَواضِلِ نَعْمآئِکَ، ذاکِرَةً لِسَوابِغِ آلآئِکَ، مُشْتاقَةً اِلی فَرْحَةِ لِقآئِکَ، مُتَزَوِّدَةً التَّقْوی لِیَوْمِ جَزآئِکَ، مُسْتَنَّةً بِسُنَنِ اَوْلِیآئِکَ، مُفارِقَةً لاَِخْلاقِ اَعْدائِکَ، مَشْغُولَةً عَنِ الدُّنْیا بِحَمْدِکَ وَثَنآئِکَ * سپس گونه مبارک خود را برقبر گذاشت وگفت: اَللّهُمَّ اِنَّ قُلُوبَ الْمُخْبِتینَ اِلَیْکَ والِهَةٌ، وَسُبُلَ الرّاغِبینَ اِلَیْکَ شارِعَةٌ، وَاَعْلامَ الْقاصِدینَ اِلَیْکَ واضِحَةٌ، وَاَفْئِدَةَ الْعارِفینَ مِنْکَ فازِعَةٌ، وَاَصْواتَ الدّاعینَ اِلَیْکَ صاعِدَةٌ، وَاَبْوابَ الاِْجابَةِ لَهُمْ مُفَتَّحَةٌ، وَدَعْوَةَ مَنْ ناجاکَ مُسْتَجابَةٌ، وَتَوْبَةَ

ص: 155

مَنْ اَنابَ اِلَیْکَ مَقْبُولَةٌ، وَعَبْرَةَ مَنْ بَکی مِنْ خَوْفِکَ مَرْحُومَةٌ، وَالاِْغاثَةَ لِمَنِ اسْتَغاثَ بِکَ مَوْجُودَةٌ، وَالاِْعانَةَ لِمَنِ اسْتَعانَ بِکَ مَبْذُولَةٌ، وَعِداتِکَ لِعِبادِکَ مُنْجَزَةٌ، وَزَلَلَ مَنِ اسْتَقالَکَ مُقالَةٌ، وَاَعْمالَ الْعامِلینَ لَدَیْکَ مَحْفُوظَةٌ، وَاَرْزاقَکَ اِلَی الْخَلائِقِ مِنْ لَدُنْکَ نازِلَةٌ، وَعَوآئِدَ الْمَزیدِ اِلَیْهِمْ واصِلَةٌ، وَذُنُوبَ الْمُسْتَغْفِرینَ مَغْفُورَةٌ، وَحَوآئِجَ خَلْقِکَ عِنْدَکَ مَقْضِیَّةٌ، وَجَوآئِزَ السّآئِلینَ عِنْدَکَ مُوَفَّرَةٌ، وَ عَوآئِدَ الْمَزیدِ مُتَواتِرَةٌ، وَمَوآئِدَ الْمُسْتَطْعِمینَ مُعَدَّةٌ، وَمَناهِلَ الظِّمآءِ مُتْرَعَةٌ، اَللّهُمَّ فَاسْتَجِبْ دُعآئی، وَاقْبَلْ

ص: 156

ثَنآئی، وَاجْمَعْ بَیْنی وَبَیْنَ اَوْلِیآئی، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَعَلِیٍّ وَفاطِمَةَ، وَالْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ، اِنَّکَ وَلِیُّ نَعْمآئی، وَمُنْتَهی مُنایَ، وَغایَةُ رَجائی فی مُنْقَلَبی وَمَثْوایَ * در کامل الزیارات بعد از این زیارت، این فقرات نیز آمده است: اَنْتَ اِلهی وَسَیِّدی وَمَوْلایَ، اِغْفِرْ لاَِوْلِیآئِنا، وَکُفَّ عَنّا اَعْدآئَنا، وَاشْغَلْهُمْ عَنْ اَذانا، وَاَظْهِرْ کَلِمَةَ الْحَقِّ وَاجْعَلْهَا الْعُلْیا، وَاَدْحِضْ کَلِمَةَ الْباطِلِ وَاجْعَلْهَا السُّفْلی، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ.(1)

ص: 157


1- کامل الزّیارات، باب 11، صفحه 39، حدیث 1.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109